بیوگاز، انرژی از یاد رفته |
امروزه گازهای گوناگون و مفیدی برای سوخت، وجود دارند که بیش از سه نوع آن در جهان استفاده می شود. این سه نوع عبارتند از: گاز مایع (ال.پی.جی) که مخلوطی از بخشهای پالایش شده نفت خام از قبیل پروپان، بوتان، پروپیلن و بوتیلن است. این گاز به این دلیل که به آسانی به مایع تبدیل می شود، از آن برای سوخت سیلندر استفاده می شود. نوع دوم، گاز طبیعی است که از دو منبع عمده منابع گاز مستقل و گاز همراه (گاز حاصل از تفکیک نفت خام) تامین می شود و نوع سوم بیوگاز است که با آن بیشتر آشنا می شویم.
درسال های اخیر به دلیل مشکلات ناشی از وابستگی گسترده به نفت و محدودیت منابع تجاری انرژی، به استفاده از بیوگاز بیشتر توجه شده است. بیوگاز بر اثر واکنش های تجزیه ای بی هوازی میکروارگانیسم های زنده در محیطی که مواد آلی وجود دارد، تولید می شود. از این قبیل محیط ها می توان به باتلاق ها و مرداب ها اشاره کرد و گازی که در این محیط ها تولید می شود، به گاز مرداب معروف است. دلیل نام گذاری این گاز به بیوگاز این است که بر اثر تجزیه بی هوازی مواد آلی و بیولوژیک به وسیله میکروارگانیسم های زنده تولید می شود. بیوگاز مخلوطی از سه ترکیب به نام های متان، دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن است. ترکیب عمده و قابل اشتعال بیوگاز، متان است که سهم بیشتر این گاز یعنی ۶۰ تا۷۰ درصد آن را شامل می شود. گاز متان، گازی است بی رنگ و بی بو که اگر یک فوت مکعب آن بسوزد، ۲۵۲ کیلوکالری انرژی حرارتی تولید می کندکه در قیاس با سایر مواد سوختی، رقم قابل توجهی است. دو ترکیب دیگر به ویژه سولفید هیدروژن که سهم آن ناچیز است، جزء ترکیب های سمی هستند. از مزیت های مهم متان به دیگر سوخت ها این است که هنگام سوختن، گاز سمی و خطرناک منواکسید کربن تولید نمی کند؛ بنابراین از آن می توان به عنوان سوخت ایمن و سالم در محیط خانه استفاده کرد. همان طور که گفته شد، ۶۰ تا۷۰ درصد بیوگاز را گاز متان تشکیل می دهد، این درصد بالای متان، بیوگاز را به عنوان منبع عالی و ممتاز انرژی های تجدیدپذیر برای جانشینی گاز طبیعی و دیگر سوخت های فسیلی قرار داده است. امروزه از بیوگاز در گرم کردن دیگ های بخار کارخانه ها، موتور ژنراتورها برای تولید برق،گرم کردن خانه ها و پخت و پز استفاده می شود. استفاده از فناوری تولید بیوگاز در ایران، تاکنون کاربرد عمومی نیافته است و در مرحله آزمایشگاهی است؛ درحالی که در کشورهای اروپای غربی، جنوب شرقی آسیا و به ویژه چین و هندوستان این فناوری بسیار قابل توجه است و این کشورها با بهره گیری از این فناوری نیاز خود را به سوخت برطرف کرده اند.
سوئد، یکی از بهترین مصرف کنندگان بیوگاز در صنعت حمل و نقل است و برنامه ریزی شده است تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۴۰ درصد از نیاز این کشور در بخش حمل و نقل از طریق بیوگاز تامین شود. براساس این گزارش، هزینه تولید بیوگاز در سوئد از تولید بنزین با صرفه تر است، زیرا تولید یک مترمکعب بیوگاز که شامل تولید، اصلاح و متراکم سازی است، ۵/۳ تا ۵/۴ کرون سوئد است که این مقدار، حدود ۷۰ درصد هزینه های جاری بنزین در سوئد است. بررسی ها نشان می دهد درصورت استفاده از بیوگاز در صنعت حمل و نقل، میزان آلاینده دی اکسیدکربن که سبب افزایش گاز گلخانه ای جهان می شود تا حدود ۶۵ تا ۸۵ درصد کاهش می یابد.
باکتری های ویژه ای واکنش های تجزیه ای و بی هوازی مواد آلی را به منظور تولید بیوگاز انجام می دهند. این گروه باکتری ها قادر به شکستن و تجزیه مواد آلی پیچیده و ساده هستند که سرانجام به تولید بیوگاز منجرمی شود. این باکتری ها از باکتری های مزوفیل و تا حدودی گرما دوست، هستند و در دمای ۷۵ تا ۱۰۰ درجه فارنهایت می توانند زندگی کنند. تحقیقات نشان می دهد که بهترین دما برای رشد این گونه باکتری ها ۹۵ درجه فارنهایت است که در این دما باکتری ها بیشترین فعالیت آنزیمی را برای تجزیه موادآلی و تولید بیوگاز دارند. با توجه به این موضوع در فصل زمستان که هوا سرد است، تولید بیوگاز در مرداب ها و باتلاق ها متوقف می شود. از شرایط مطلوب دیگر برای تولید بیوگاز، قلیایی بودن (PH=7-8) محیط واکنش است.
تجزیه و تبدیل فضولات و مواد گندیده آلی که می تواند محصول حیوانات اهلی و یا گیاهان باشد، به وسیله باکتری ها در دو مرحله به بیوگاز و بیوماس تبدیل می شود. از بیوگاز استفاده های فراوانی می توان کرد و از بیوماس هم به عنوان کود آلی می توان بهره برد. در مرحله نخست این واکنش بیولوژیک، باکتری های بی هوازی مواد آلی گندیده را به اسید های آلی تبدیل می کنند. در مرحله دوم، گروه دیگری از باکتری ها اسید های آلی به وجود آمده را تجزیه می کنند که در نتیجه آن بیوگاز که بخش عمده آن متان است، تولید می شود.
برای تولید بیوگاز در مناطق روستایی و مجتمع های کشاورزی و دامپروری می توان اقدام به ساخت دستگاه بیوگاز کرد که ساخت آن بسیار آسان و از بخش های زیر تشکیل شده است:
- تانک تخمیر:
تانک تخمیر، بخش اصلی دستگاه بیوگاز است که معمولاً به شکل استوانه و از جنس آجر و یا بتون ساخته می شود. این تانک را می توان یا به صورت کامل درون زمین و یا بخشی از آن را در روی زمین ساخت. مواد زاید آلی پس از ورود به تانک به مدت یک تا دو ماه در آن نگهداری می شوند. در طول این مدت، مواد زاید آلی درشرایط بی هوازی و براثر فعالیت باکتری ها تجزیه می شوند. نتیجه این تجزیه، تولید بیوگاز و مقداری بیوماس است که با تخلیه مرتب بیوماس و و اضافه کردن مواد زاید جدید در تمام روزهای سال می تواند ادامه داشته باشد.
- محفظه گاز:
این محفظه به صورت سرپوشی شناور یا ثابت از جنس فلزی یا بتونی در روی بخش فوقانی تانک تخمیر قرار می گیرد. گازهای تولیدی در تانک تخمیر در بخش زیر این سرپوش جمع می شود که از طریق لوله کشی می توان آن را به نقطه مصرف انتقال داد. نکته مهم در باره این محفظه این است که از افزایش فشار گاز در این محفظه جلوگیری شود؛ بنابراین با نصب فشار سنج در این محفظه می توان فشار گاز را کنترل کرد. - لوله های ورودی و خروجی: هدف از لوله های ورودی و خروجی در دستگاه بیوگاز، ورود مواد خام و تخلیه بیوماس از تانک تخمیر است. جنس لوله ها را می توان از نوع پلاستیکی یا بتونی انتخاب کرد. در مناطق روستایی هر خانوار می تواند به طور انفرادی یک دستگاه بیوگاز داشته باشد و یا چند خانوار ساکن در کنار هم می توانند به طور اشتراکی یک دستگاه بیوگاز بسازند. براساس محاسبات انجام شده، کود حاصل از سه راس گاو و یا چند راس گوسفند پاسخ گوی تولید گاز مصرفی هر خانوار در طول سال است. که این میزان تولید گاز، حدود ۵۰۰ لیتر به ازای هر کیلوگرم فضولات تجزیه شده است. بهره برداری و نگهداری از دستگاه بیوگاز به مهارت خاصی نیاز ندارد و هرکس به راحتی می تواند از آن استفاده کند. با توجه به موارد یادشده، لزوم برنامه ریزی برای گسترش منابع انرژی غیرنفتی و استفاده از انرژی های نو در کشورمان به خوبی احساس می شود. با انجام مطالعات و تحقیقات و مشارکت در ساخت دستگاه های بیوگاز در مناطق روستایی می توان در مصرف سوخت های نفتی به شدت صرفه جویی کرد.
در یک نتیجه گیری کلی استفاده از بیوگاز در زندگی روزمره می تواند فایده های زیر را به دنبال داشته باشد:
- بیوگاز به عنوان یک منبع انرژی محلی و تجدید شونده؛
- بهبود وضعیت ایمنی صنعتی و خانگی، همچنین سودآور بودن آن؛
- بهبود وضعیت کیفیت هوا و کاهش بوهای نامطبوع؛
- کاهش انتشارگازهای گلخانه ای دشمن لایه ازون؛
- رشد اقتصادی و تضمین منبع انرژی؛
- جمع آوری مواد زاید و حیوانی در یک نقطه و جلوگیری از پراکندگی آنها در محیط اطراف؛
- استفاده از بیوماس تولیدی به عنوان کود سالم و مطمئن در کشاورزی
آشنایی با روشهای بهبود بازیابی نفت |
از آن جا که بیشتر مخازن کشور در نیمه دوم عمر خود بهسر میبرند و هر چه از عمر مخزن میگذرد برداشت از آن دشوارتر میشود باید با روشهای خاصی با توجه به شرایط مخزن، برداشت از آن را بهتر و بیشتر کرد، البته این نکته را نباید فراموش کرد که در روشهای ازدیاد برداشت باید از میان روشهای مختلف بهترین آن را از لحاظ عملی و اقتصادی انتخاب کرد. در این مقاله سعی شده روشهای مختلف ازدیاد برداشت معرفی و موارد کاربرد آن ها توضیح داده شود.
روشهای بهبود بازیابی نفت Enhanced Oil Recover) )
مقدمه:
مخزن هیدروکربوری ساختاری است متخلخل و نفوذپذیر در زیرزمین که انباشتی طبیعی از هیدروکربورها را به صورت مایع و یا گاز در خود جای داده و بهوسیلهی سنگهای غیرتراوا از محیط اطراف مجزا گردیده است. درتوصیفی ملموستر میتوان مخازن هیدروکربوری را به بادبادکی پر از هوا تشبیه کرد که پوستهی این بادبادک نقش همان سنگهای غیرتراوا را بازی میکند و به محض سوراخ کردن این محیط متعادل سیالهای مخزنی (همچون هوا که به سرعت از بادبادک خارج میشود) توسط نیروهای هیدرولیکی به درون چاه رانده میشوند. البته قدرت این رانش طبیعی همزمان با تولید از مخزن کاسته میشود، چنانکه برای نمونه گفته میشود مخازن ایران به طور متوسط سالانه ۱۰-۸ درصد افت طبیعی فشار مخزن و افت دبی تولید از چاه - افت دبی تولید از چاه با افت فشار مخزن رابطه مستقیم دارد - دارند.
با افت مداوم فشار مخزن، دبی تولید رفتهرفته کم شده تا جایی که دیگر تولید طبیعی از مخزن مقرون بهصرفه نخواهد بود. این نقطه زمانی اتفاق میافتد که بازیابی (Recovery) نفت از مخزن به نسبت پائین است. این بازیابی برای مخازن ایران حدود ۱۵-۲۰ درصد است؛ به عبارتی ۸۵ تا ۸۰ درصد کل نفت مخزن در سازند باقی میماند. بنابراین برای برداشت نفتهای باقیمانده در مخزن نیازمند روشهای جدید و تکنیکهای پیشرفته هستیم.
ازاین رو میتوانیم مراحل تولید از یک چاه را بهطور کلی به دو دستهی زیر تقسیم کنیم (که البته این تقسیمبندی به نحوهی برداشت از مخزن اطلاق میشود):
واژگان
فشار اشباع(Bubble Point Pressure):
با افت فشار مخزن، گاز محلول در نفت توانایی آن را پیدا میکند که از نفت خارج شود، «فشار اشباع» فشاری است که اولین حباب گاز از نفت جدا میشود. روشن است که در فشارهای بالاتراز آن تنها یک فاز مایع و در فشارهای پایین تر از آن دو فاز مایع و گاز وجود دارد.
کلاهک گازی (Gas Cap):
در صورتی که در یک مخزن نفتی هر سه سیال آب، نفت و گاز وجود داشته باشد، ترتیب قرار گرفتن سیالات درون مخزن به گونهای است که از پایین به بالا ابتدا آب، بعد نفت و سپس گاز قرار میگیرد. به سازندی که در آن گاز قرار دارد، سازند گازی و به سازندهای دیگر سازندهای نفتی و گازی میگویند.
به بخش بالایی مخزن که حدفاصل میان پوش سنگ و سطح تماس نفت و گاز است، کلاهک گازی مخزن نفتی میگویند. گفتنی است که برخی از مخازن فاقد کلاهک گازی، برخی دیگر فاقد بخش آب ده هستند و برخی فاقد هر دوی آنها هستند.
سفره آبی(Aquifer):
سازند آبیای که در پایین مخزن میتواند وجود داشته باشد.
امتزاجپذیری (Miscibility):
دومایع را وقتی امتزاجپذیر میگویند که کاملاً درهم حل شده و امولیسون نسازند.
اوپک (OPEC):
اوپک که شکل خلاصه شدهی (Organizations of Petroleum exporting Countries) یعنی سازمان کشورهای صادرکنندهی نفت است . این سازمان در ۱۴-۱۰ سپتامبر ۱۹۶۰ توسط ۵ کشور ایران، عربستان، ونزوئلا و کویت و عراق تشکیل شد که بعد از آن ۹ کشور دیگر الجزائر، قطر، نیجریه، امارات، اندونزی، لیبی، الجزیره، اکوادور، آنگولا به آنها اضافه شدند. هدف از تشکیل این سازمان کنترل سیاستهای قیمتی نفت بود.
تولید طبیعیPrimary Recovery) )
برداشت اولیه یا تولید طبیعی به استحصال نفت تحت مکانیسمهای رانش طبیعی موجود در مخزن و بدون استفاده از انرژی خارجی نظیر آب و گاز اطلاق میشود. همانگونه که بیان شد از یک مخزن تا مدت تقریباً کمی میتوان بهطورطبیعی تولیدی اقتصادی داشته باشیم . در تولید طبیعی از مخزن رانش نفت بهعلت مکانیسمهای خاصی انجام میپذیرد که درزیر به بیان آنها خواهیم پرداخت:
انبساط سنگ و سیال:
دراین مکانیسم فشار وزنی لایههای بالا برروی سازند مخزن و انبساط خود سیال باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش توسط گازمحلول:
به طور طبیعی نفت درشرایط دما و فشار مخزن مقداری گاز درخود بهصورت حل شده دارد که با تولید و رساندن نفت به سطح زمین این گاز آزاد میشود. بنابراین میتوان گفت حجم نفت درشرایط مخزن بیشترازحجم آن درسطح زمین است. البته شاید اینگونه به نظر برسد که در این جا این پدیده بدون درنظرگرفتن تفاوت دما و فشار سازند با سطح زمین توضیح داده شده است. درصورتیکه با کمی دقت متوجه میشویم که تغییرات دما و فشار نفت از سازند به سطح زمین به ترتیب باعث کاهش حجم و افزایش حجم میشوند، چون دما و فشار درسازند نفتی نسبت به دما و فشار درسطح زمین بالاتر است که این کاهش درمورد دما باعث کاهش حجم و درمورد فشار باعث افزایش حجم میشود. در این صورت کاهش و افزایش حجم پدید آمده تقریباً اثر یکدیگر را خنثی میکنند، بنابراین میتوان گفت مهمترین عامل تغییر حجم نفت از سازند به سطح زمین همان گازحل شده درنفت است. نسبت حجم نفت در شرایط دما و فشار مخزن به حجم نفت در شرایط دما و فشار سطح زمین را با ضریب حجمی سازند تعریف میکنند که با توجه به توضیحات قبلی همواره بزرگتر از یک خواهد بود.
به دلیل آن که با تولید از مخزن فشار آن افت میکند، اگر این افت فشار تا رساندن فشار مخزن به فشار اشباع ادامه یابد مقداری از کل گاز محلول درشرایط مخزن آزاد شده که انبساط این گاز باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش کلاهک گازی:
دربرخی از مخازن دربالای سازند نفتی کلاهک گازی وجود دارد که انبساط این کلاهک گازی در زمان تولید از مخزن، نفت را مانند پیستونی از بالا به سمت پائین میراند که مسلماً هرچه کلاهک گازی بزرگتر باشد بازیابی نفت ازاین مخزن بالاتر خواهد بود.
ورود آب به سازند نفتی:
بر خلاف شیوه رانش گازی، به جای آنکه گاز از بالا به سیال (نفت) نیرو وارد کند و باعث تولید طبیعی نفت شود، میتوان لایهی آبیای را تجسم کرد که از پائین سازند نفتی همانند پیستون نفت را به درون چاه میراند.
البته باید توجه کرد که درتولید طبیعی نفت، انبساط سنگ و سیال و گازمحلول درتمامی مخازن بهعنوان نیروی رانشی نفت به درون چاه عمل میکند اما میتوانیم مخازنی داشته باشیم که هردو یا یکی ازدوعامل کلاهک گازی و سفره آبی را داشته باشند و یا اصلاً هیچیک را نداشته باشد.
تولید بهبودیافته (IOR or Improved Oil Recovery )
پیش از توضیح تولید بهبود یافته میتوان اینگونه بیان کرد که اصولاً تولید طبیعی نفت ازهر مخزنی به فشار اولیه مخزن، نفوذپذیری سنگ مخزن و گرانروی نفت رابطه دارد. روشن است که هرچه فشاراولیه مخزن و نفوذپذیری سنگ مخزن بالاتر و گرانروی نفت پائینتر باشد، بازیابی اولیه بالاتر خواهد بود. عدم تعادل دراین پارامترها باعث میشود که تکنیکهای دیگری دربازیابی نفت بهکار برده شود. کلیه روشهایی که طی آن به مخازنی که تحت شرایط طبیعی خود قادر به تولید اقتصادی نیستند و از بیرون انرژی داده شده و یا موادی درآنها تزریق میشود، روشهای ازدیاد برداشت نامیده میشوند. (Enhanced Oil Recovery : EOR)
البته دربعضی مواقع که سیال (نفت) درته چاه وارد شده و فشار سیال درته چاه توانایی بالا آوردن آن را به سرچاه ندارد، تکنیکهای دیگری مانند فرازش گاز (بدینگونه که گاز را ازسطح زمین به درون چاه تزریق میکنند واین گاز با نفت درون چاه مخلوط امتزاجپذیری را به وجود میآورد که چگالی آن از چگالی نفت اولیه پائینتر است و میتوان با همان فشار تهچاه ، نفت را به سرچاه انتقال داد) و یا پمپهای درون چاهی (که نفت را از ته چاه به سر چاه پمپاژ میکنند) بهکار گرفته میشود؛ اما اصولاً ازاین تکنیکها بهعنوان یکی ازروشهای ازدیاد برداشت یاد نمیشود؛ آنچه روشهای ازدیاد برداشت(EOR) اطلاق میشود روشهایی است که ازطریق تزریق مواد به درون مخزن به سیال انرژی داده میشود و هدف این روشها، کاهش میزان نفت پسماند مخزن است، این روشها را به دودسته زیر تقسیم میکنند:
1-2) برداشت ثانویه (Secondary Recovery):
این روش، افزودن انرژیهای خارجی بدون اعمال هیچگونه تغییر در خواص فیزیکی سیالات و سنگ مخزن است . به زبان سادهتر، سیال تزریقی تنها نقش هلدهنده و تعقیبی دارد. لازم به ذکر است اگر چه این تکنیک درابتدا با تزریق هوا که ارزانترین و دردسترسترین ماده بوده است، اجرا شده، اما تاکنون در موارد قلیلی، ازهوا بهعنوان ماده تزریقی استفاده شده است. تزریق هوا گرچه معمولاً تولید را برای مدتکوتاهی افزایش میداد اما به سرعت مشکلات عملیاتی زیادی را پدید میآورد.
بسیاری از مشکلات پدید آمده درتزریق هوا، ناشی از وجود اکسیژن در آن است. چراکه اکسیژن به شدت واکنشدهنده است و مشکلات عدیدهای را درتسهیلات سرچاهی و داخل مخزن پدید میآورد. برخی ازاین مشکلات عبارتند از:
- اشتعال خود به خودی نفت در نزدیکی چاه تزریق
- خوردگی (که مهمترین عامل آن اکسیژن است)
- تشکیل امولسیونها
این مشکلات و مشکلات دیگر باعث شد که از هوا به عنوان ماده تزریقی در روشهای ازدیاد برداشت ثانویه استفاده نشود. امروزه از گاز و آب به جای هوا در این تکنیک استفاده میشود. اولین برنامه بازیابی ثانویه درایران درسال ۱۳۵۵ درمیدان هفتکل با روش تزریق گاز به مرحله اجرا درآمد پس ازآن درسال ۱۳۵۶ تزریق گاز درمیدان گچساران با هدف فشارزدائی و تثبیت فشار شروع شد که تزریق گاز دراین دو میدان عظیم نفتی کشورهمچنان ادامه دارد و باعث بالابردن بازیابی از حدود ۲۰-۱۵ درصد به حدود ۲۵-۳۰ درصد شده است. هماکنون ایران از برنامهی تزریق گاز به مخازن عقب است و بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی محاسبات انجام شده نشان میدهند که ۲۴ مخزن از کل مخازن نفتی مناطق نفتخیز جنوب در اولویت تزریق – گاز- قرار دارند که در۱۶ مخزن زمان تزریق سپری شده و هر چه سریعتر باید از افت فشار آنها جلوگیری به عمل آید، ۸ مخزن دیگر نیز ظرف ۲۰ سال آینده نیاز به تزریق خواهند داشت.
۲-۲)روشهای ازدیاد برداشت ثالثیه :(Tertiary Recovery)
دراین روش انرژی خارجی به مخزن اعمال میشود و درنتیجهی آن تغییرات اساسی فیزیکی و شیمیایی درخصوصیات سیال مخزن پدید میآید. به زبان سادهتر دراینجا مادهی تزریقی با تغییردادن خصوصیات سیستم سیالی (مانند کم کردن گرانروی و یا تغییر چسبندگی میان سنگ و سیال) باعث ازدیاد برداشت خواهد شد. عملیات ثالثیه را میتوان به موارد زیر تقسیم کرد:
- سیلابزنی امتزاجی با گاز
- سیلابزنی شیمیایی
- فرآیندهای حرارتی
- فرآیندهای استفاده از کف
- فرآیندهای تزریق میکروب (البته دربعضی تقسیمبندیها تزریق میکروب را بهعنوان فرآیندهایی جدا از “EOR” و تحت عنوان (MEOR (Microbial Enhanced Oil recovery میشناسند. در این روش میکروبها و مواد غذایی را به درون چاه تزریق میکنند و این میکروبها تحت عواملی یا تولید اسید میکنند که برای حل کردن سنگهای کربناتی بکار میرود و یا تولید گاز کرده که باعث بالابردن فشارمخزن و یا پائین آوردن گرانروی نفت میشوند.
متأسفانه در حال حاضر در بزرگترین کشورهای تولیدکننده عضو اوپک (OPEC) همچون ایران، کویت، عربستان و عراق روشهای ازدیاد برداشت ازنوع سوم (ثالثیه) هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است اما در برخی از مخازن ایران و کویت روشهای بازیابی حرارتی مانند تزریق بخار آب در حال بررسی است. کل روشهای ازدیاد برداشت را به تازگی به صورت زیرتقسیم میکنند: (برخلاف تقسیمبندی قدیم به صورت ثانویه و ثالثیه)
۱- گرمایی:
- تزریق بخارآب (Steam Flooding)
- سیلابزنی آب گرم (HOT Water Flooding)
- احتراق درجا (In situe combustion ) [خشک (Dry) یا مرطوب (Wet)]
- گرم کردن حرارتی ( تزریق آب) (Water Flooding)
2- غیرگرمایی:
- سیلاب شیمیایی(Chemical flooding)(پلیمری یا قلیایی)
-جابهجایی امتزاجپذیر(Miscible Flooding ):
- رانش گازغنی شده
- سیلاب الکلی
- سیلاب گاز Co2
- سیلاب گاز N2
- جابهجایی غیرامتزاجپذیر(immisible Flooding )(- گاز طبیعی یا گاز طبیعی سوخته شده)
در مقالات بعدی به تفصیل به توضیح دربارهی هر یک از روشهای پیش گفته خواهیم پرداخت.
نفت خام به جهت وجود ترکیبات گوگرد بوی نامطلوبی دارد. بخش اعظم نفت خام از هیدراتهای کربن تشکیل شده و مقدار کمی عناصر دیگر نیز به آن مخلوط میگردد، که این عناصر در زیر با درصدشان نشان داده شدهاند.
عنصر | حداقل درصد وزنی | حداکثر درصد وزنی |
کربن | 82.2 | 87.1 |
هیدروژن | 11.8 | 14.7 |
گوگرد | 0.1 | 5.5 |
اکسیژن | 0.1 | 4.5 |
نیتروژن | 0.1 | 1.5 |
دراین جدول عناصر دیگری مانند وانادیوم ، نیکل و اورانیوم با درصد وزنی حداکثر 0.1 در ترکیب نفت خام موجود هستند. بعلاوه در خاکستر نفت خام آثاری از عناصر C r ، Cu ، Pb ، Mn ، Sr ، Ba ، Mo ، Mg ، Ca ، Ti ، Al ، Fe و Si یافت میشود که بعضی از عناصر بالا مانند V-Ni-U احتمالا در رابطه با عنصر ارگانیکی اولیه (مادر) بوجود آمده و بعضی دیگر از عناصر مشخصات ژئوشیمیایی سنگ دربرگزیده را نشان میدهند.
قابل ذکر است که آثاری از نمک ، آب و سولفید هیدروژن نیز نیز درنفت خام مشاهده میشوند.
همانطور که نفت خام ممکن است با دخالت عواملی به رنگهای زرد ، سبز ، قهوهای ، قهوهای تیره تا سیاه مشاهده گردد، لذا ویسکوزیته متغیر را برای آنها خواهیم داشت. بنابراین نفت خام درسطح زمین دارای ویسکوزیته بیشتر بوده و بعبارتی ویسکوزتر است. چون در مخزن زیرزمینی یکی از عوامل دخیل حرارت موجود درمخزن میباشد، که همراه با این عامل ، عمق نیز موثر میباشد. همچنین سن نفت را به لحاظ زمان مخزن شدن را درطیف تغییرات ویسکوزیته سهیم میدانند.
تعداد ترکیبات مولکولی نفت خام وابسته به سن زمین شناسی آن ، عمق تشکیل آن ، منشا آن و موقعیت جغرافیایی آن متغیر میباشد. برای مثال نفت خام Ponca city از Oklahoma شامل حداقل 234 ترکیب مولکولی میباشد.
هیدروکربنها همانطور که از نامشان مشخص است، شامل گروههایی هستند که ترکیبات ملکولی آنها فقط از هیدروژن و کربن تشکیل شده است. انواع هیدروکربنها عبارتند از :
این گروه شامل ترکیباتی غیر از هیدروژن و کربن میباشند و عناصری از قبیل اکسیژن ، نیتروژن ، گوگرد ، اتمهای فلزی همراه با هر کدام از اینها و یا ترکیب با همه اینها نظیر Ni ، V میباشد.
از خواص فیزیکی نفت خام که ارزش اقتصادی نفت خام بر مبنای آن سنجیده میشود، وزن مخصوص آن میباشد. لذا سنجش و نحوه محاسبه فرمول آن مهم است. اکثر کشورهای جهان ، وزن مخصوص نفت خام را برحسب درجه A.P.I که یک درجه بندی آمریکائی است، محاسبه میکنند. مشابه همین درجه بندی و سنجش ، وزن مخصوص نفت خام را در کشورهای اروپائی با درجه بندی Baume محاسبه میکنند که از لحاظ مقدار اندکی از درجه A. P.I کمتر میباشد.
سنجش وزن مخصوص نفت خام مانند سایر مواد و مایعات برمبنای قانون کلی که همان وزن واحد حجم مایع است، در شرایط ºF 60 و P=1at سنجیده میشود و مقدار آن در فرمول جایگزین شده و وزن مخصوص نفت خام را بر حسب درجه A.P.I یا درجه Baume میدهد.
بدلیل اینکه S.G (Pure water)=1 میباشد. لذا وزن مخصوص آب با درجه 10 ، API خواهدبود. بدلیل کوچکتر بودن وزن مخصوص نفت از آب که همواره عددی کوچکتر از 1 را برای وزن مخصوص نفت در 60ºF خواهیم داشت. لذا هیچوقت در جدولها و محاسبات ، وزن مخصوص نفت بر حسب درجه A.P.I کوچکتر و مساوی 10 نخواهیم داشت.
از عواملی که سبب تغییر در وزن مخصوص نفت خام میشوند، تغییرات دما است. یعنی با بالارفتن دما ، وزن مخصوص کمتر شده و به درجه A. P.I افزوده میشود. همچنین بالا رفتن درجه حرارت اثر معکوس بر روی ویسکوزیته نفت خام میگذارد.
وزن مخصوص نفتها بستگی به ماهیت هیدروکربورهای مختلف دارد. هر قدر مقدار گاز محلول در روغن بیشتر باشد، چگالی آن کمتر خواهد بود. بنابراین پارافینها دارای پایین ترین چگالی و نفتیکها کمی بالاتر و آروماتیکها بالاترین چگالی را دارند.
ضریب انبساط نفت خام از 6.1x10-4 الی 8.3x10-4 در نوسان بوده که با کاهش چگالی ، ضریب انبساط آن افزایش مییابد.
ارزش حرارتی پایین نفت بین 9000 الی 11000 کیلوکالری است. گرمای ویژه نفت در دمای معمولی از 0.35 الی 0.55 کیلوکالری به کیلوگرم درجه است، که در صورت ازدیاد درجه حرارت به مقدار آن افزوده میشود.
نقطه اشتعال نفت نیز به مقدار مواد زود جوش آن مربوط است، و میتواند از صفر الی 200C باشد. لذا در حمل و نقل نفت خام به دلایل ایمنی ، قسمتی از زودجوشها را پایدار نموده و نقطه اشتعال را بالا میبرند.
نقطه سفت شدن نفت خام عبارتست از دمائی که در آن خاصیت جاری شدن نفت خام به اتمام میرسد. این دما در حمل و نقل و انبارکردن نفت اهمیت بسزائی دارد.
از تصفیه یا پالایش نفت خام میتوان فرآوردههای زیادی بدست آورد، که قابل فروش در بازار باشند. نخستین گام در پالایش نفت خام عمل تقطیر است. تحمیل حرارتهای زیاد در موقع تقطیر باعث تجزیه و شکسته شدن مولکولهای نفت شده و اشکالاتی در ادامه پالایش نفت بوجود میآورد، که از عواقب آن ، ضایع شدن مواد و افزایش هرینه را میتوان نام برد.
ابتدا ذرات کاتالیست خرد میگردد و در دمای 500 درجه سانتیگراد و به مدت 8 ساعت در حضور مقدار کافی اکسیژن قرار داده میشود، در این شرایط کک و ترکیبات آلی موجود اکسید شده و CO2 تولید میگردد. سپس کاتالیستها در حضور اسید فرمیک و به مدت 30 دقیقه توسط اسید فرمیک واکنش داده سایتهای فلزی احیا میگردد. در مرحله بعد ذرات جامد کاتالیست از اسید فرمیک جدا میشود و در حضور اسید کلریدریک به میزان 5 برابر مقدار آنها و در دمای 100 درجه سانتیگراد حرارت داده میشود. کاتالیستها در حضور تیزآب قرار داده میشوند تا تیزآب و اسید کلرید بطور مجزا تبخیر شود. پس از خالصسازی با هیدروکسید سدیم آهن، مس و سایر فلزات رسوب تشکیل میدهند و نهایتاً پلاتین در حضور محلول سدیم بور هیدرید به صورت رسوبات سیاهرنگ جدا میشود
تشکیل مخازن نفت |
تشکیل مخازن نفت |
نانوتکنولوژی و صنعت نفت
انواع پالایشگاه از نظر پیچیدگی
میزان سوددهی یک پالایشگاه، به عوامل زیر بستگی دارد:
“قیمت نفتخام و در دسترسبودن آن”، “خصوصیات بازار منطقهای”، “ظرفیت فرایندهای پالایشگاه”، “درجه پیچیدگی” و “کارآیی پالایشگاه”. انتخاب درجه پیچیدگی مناسب برای یک پالایشگاه، با توجه به این عوامل تعیین میگردد. پالایشگاهها از نظر پیچیدگی به چهار نوع زیر تقسیم میشوند:
۱/ ساده (Topping)
در این پالایشگاه نفتخام توسط تقطیر اتمسفری، تنها به اجزای تشکیلدهندهاش تبدیل میشود. محصول آن نفتا است و بنزین تولید نمیکند.
۲/ Hydroskimming
این نوع پالایشگاه به واحد تقطیر اتمسفری و واحد تغییر شکل نفتا (Reforming) مجهز است. از نوع ساده پیچیدهتر است و بنزین تولید میکند. اما مقدار زیادی سوخت کمارزش که تقاضا برای آن کم است، نیز تولید میکند.
۳/ Cracking
علاوه بر واحدهای ذکر شده در انوع ۱ و ۲ ، شامل واحد تقطیر خلأ و واحد شکست کاتالیستی (FCC) نیز میباشد. نسبت به نوع ۲، یک درجه پیچیدگی بیشتری دارد. تولید نفت کوره در آن کاهش یافته و تبدیل آن به فرآوردههای تقطیر سبک و میانتقطیر انجام میشود.
۴/ Coking
این پالایشگاه مجهز به فرایندDelayed Coking است که قبل از فرایند شکست کاتالیستی انجام میشود. درجه بالای تبدیل نفت کوره به فراوردههای تقطیر و کک نفت باعث میشود نسبت به انواع قبلی بالاترین پیچیدگی را داشته باشد.
برای نشان دادن میزان پیچیدگی یک پالایشگاه، از ضریب پیچیدگی نلسون استفاده میکنند که این ضریب برای پالایشگاه Hydroskimming، در حدود ۲، برای پالایشگاه Cracking تا ۵ و برای نوع Coking بالاتر از ۹ تعیین شدهاست.
ضریب پیچیدگی پالایشگاه، اطلاعاتی راجع به پیچیدگی پالایشگاه، هزینههای جایگزینی و توانایی ارزشافزوده یک پالایشگاه در اختیار قرار میدهد؛ ضمن اینکه میتوان براساس آن پالایشگاههای مختلف را طبقهبندی کرد.
معرفی فرایندهای پالایش
نوع فرایندهای مورد استفاده در پالایشگاه، در تعیین پیچیدگی آن مؤثر است و هر اندازه واحدهای تبدیل ثانویه یک پالایشگاه، بیشتر باشند درجه پیچیدگی آن نیز بیشتر خواهد بود. در زیر واحدهای تبدیل اولیه و ثانویه و انواع آنها معرفی میشوند:
الف) فرایندهای تبدیل اولیه (Primary Conversion Processes)
1. تقطیر اتمسفری
ابتداییترین فرایند در پالایشگاه، جداسازی ترکیبات تشکیلدهنده نفت خام در فشار اتمسفر است که توسط حرارت و سپس متراکم کردن آن با سردکردن انجام میشود. این فرایند در واحد CDU یا Conversion Distillation Unit انجام میگیرد.
۲/ تقطیر در خلأ
واحد تقطیر در خلأ (VDU) عمل جداسازی ترکیبات نفتخام را به اجزای تشکیلدهنده، در فشاری پایینتر از فشار اتمسفری انجام میدهد که در این صورت از تغییر شکل کک جلوگیری میشود.
ترکیبی از این دو واحد فرایند (VDU/CDU) نیز برای جداسازی نفتخام به ترکیبات اولیه بهکار میرود که محصولات آن LPG، نفتا، کروزن، نفتگاز، نفتگاز خلأ و تهمانده ستون تقطیر خلأ میباشد.
ب) فرایندهای تبدیل ثانویه Secondary Conversion Processes
فرایندهایی هستند که روی محصولات حاصل از ستونهای تقطیر مانند نفتکوره و نفتا انجام میشوند و محصولات سبکتر و با ارزشافزوده بالاتر تولید میکنند.
۱/ آلکیلاسیون (Alkylation)
این فرایند برای ترکیب شیمیایی ایزوبوتان با هیدورکربنهای اولفینی سبک (از نوع c4و c3)، در حضور کاتالیست اسیدی بهکار میرود. محصول این فرایند آلکیلات (Alkylate)، یکی از بهترین ترکیباتی است که میتواند برای بهسوزی بنزین به آن اضافه شود؛ زیرا یک سوخت تمیز، با محتوی سولفور کم و فاقد ترکیبات اولفینی و آروماتیکی است ضمن اینکه عدد اکتان بالا و فشار بخار پایین هم از خصوصیات آن میباشد.
از منظر دیگر، اولفینهای C3 و C4 برای تولید LPG یا Petroleum Gas Liquified نیز کاربرد دارند. از اینرو در مناطقی که تقاضا برای LPG بیشتر از مصرف بنزین باشد، فرایند آکلیلاسیون رایج نیست.
۲/ فرایند ” Bottam of the Barrel ”
مجموعه فرایندهایی است که روی مواد تهمانده ستون تقطیر خلأ با نقطهجوش بالا (ºc565)، محتوی سولفور زیاد و حاوی قیرمعدنی و فلزاتی که در نفت کوره صنعتی یا سنگین یافت میشود انجام میشود؛ اهمیت آن از این جهت است که کاربرد نفت کوره بهدلیل محدودیتهای میزان انتشار Sox و Nox بهشدت در حال کاهش است. چندین روش برای انجام این عمل وجود دارد که شامل فرایندهای زیر است:
Delayed Cracking (1
Visbreaking (2
Resid Desulfurization (3
در ادامه به توضیحات بیشتر درباره آنها نیز میپردازیم.
۳/ شکست کاتالیستی (Catalytic Cracking)
در طی این فرایند مولکولهای هیدروکربن پیچیده، سنگین و بزرگ توسط حرارت و در حضور کاتالیست (بدون افزودن هیدروژن) به مولکولهای سادهتر و سبکتر شکسته میشوند. با اعمال این فرایند، نفت سنگین (از اجزای تشکیلدهنده نفت کوره) به محصولات با ارزشتر مثل LPG، بنزین و فراوردههای میانتقطیر تبدیل میشود. کاربرد این فرایند که اختصاراً با نام FCC یا Catalytic Cracking Fluidized شناخته میشود، در فرایندهای تبدیل ثانویه پالایش گسترده است.
واحدهای FCC، براساس دو الگوی “حداکثر تولید بنزین” و “حداکثر تولید فراوردههای تقطیری” عمل میکنند که انتخاب یکی از آنها به الگوی تقاضای فصلی محصولات بستگی دارد. اخیراً روش “حداکثر تولید اولفین” نیز اهمیت پیدا کرده است که تولید پروپلین، بوتیلنها وLPG به حداکثر میزان خود میرسد. دیاگرام زیر مصرف این محصولات را در تولید Oxigenates (موادی که برای بهسوزی به بنزین اضافه میشوند) را نشان میدهد.
خوراک فرایند FCC میتواند موارد زیر باشد:
- نفت گاز حاصل از تقطیر خلأ(VGO)
- نفت گاز حاصل از تقطیر خلأ که فرایند افزودن هیدروژن نیز روی آن انجام شده باشد.
- مخلوط مواد حاصل از پایین ستون تقطیر (VR) و نفت گاز حاصل از تقطیر خلأ که در این صورت فرایند انجام شده روی آن (Resid FCC) RFCCنامیده میشود.
۴/ شکست تأخیری ( Delayed Coking)
یکی از فرایندهایی است که روی مواد تهمانده حاصل از ستون تقطیر خلأ انجام میشود و نفتهای سبکتر و همچنین ککنفت تولید میکند. نفت سبک میتواند در واحدهای دیگر پالایشگاه به محصولات باارزشتر تبدیل شود. کک حاصله، هم بهعنوان سوخت و هم در ساخت ورقهای آلومینیومی کاربرد دارد.
این فرایند در تبدیل تهماندهها به محصولات سبکتر ۰۷ درصد کارآیی دارد در حالیکه فرایندVisbreaking تنها ۰۳ درصد کارآیی دارد.
۵/ تصفیه هیدروژنی (Hydrotreating)
این فرایند برای تصفیه اجزای تشکیلدهنده نفتخام، در حضور کاتالیستها و مقادیر معتنابهی از هیدروژن بهکار میرود. این فرایند در سولفورزدایی، نیتروژنزدایی و تبدیل اولفینها به پارافینها مؤثر است.
۶/ اصلاح یا تغییر شکلدادن (Reforming)
در این فرایند، هیدروکربنهای خطی به آروماتیکی تغییر شکل میدهند که در بنزین این شکل مناسبتر است. از آنجا که کاتالیست این فرایند، حاوی پلاتین میباشد خوراک آن باید عاری از سولفور باشد.
برای تولید آروماتیکها در صنعت پتروشیمی نیز از این فرایند استفاده میشود.
۷/ شکست حرارتی (Thermal Cracking)
در این فرایند از گرما و فشار برای شکستن مولکولهای سنگین و تولید مولکولهای سبکتر (با خوراک نفت کوره) استفاده میشود. این فرایند شامل Visbreaking، Delayed Coking و فرایندهای مشابه میباشد.
۸/ Vis-breaking
یک فرایند شکست حرارتی ملایم است که از نفتکوره و تهماندههای حاصل از ستون تقطیر اتمسفریک و خلأ، در دمای ملایم، محصولات سبک و با ویسکوزیته پایین تولید میکند و در مناطقی که هنوز نفتکوره سنگین مصرف بالا دارد، رایج است. بهطورکلی باتوجه به مسائل زیستمحیطی، اهمیت آن در سطح جهانی در حال کاهش است.
شیرینسازی (sweetening)
محصولات نفت باید عاری از ترکیبات سولفور (مرکاپتانها) باشند، بهدلیل اینکه در حین سوخت، گازهای نامطلوب Sox تولید میکنند. در فرایند ذکر شده توسط اکسیداسیون، سولفورزدایی انجام میشود که به آن Merox یاMercaptan Oxidation گفته میشود. این فرایند در مورد LPG اشباع و غیراشباع، بنزین و کروزن کاربرد دارد.
جمعبندی:
بهکار گیری فرایندهای تبدیل ثانویه با کارآیی بالا و بالا بودن درجه پیچیدگی پالایشگاه، مزیتهای زیر را درپی دارد:
۱/ انعطافپذیری لازم در فرایند نفتخام با کیفیتهای متنوع از جمله نفتخام نامرغوب، ترش و سنگین
۲/ توانایی تولید درصد بیشتری از محصولات باارزش مثل LPG، فراوردههای تقطیری سبک و میانتقطیر و تولید درصد کمی از محصولات سنگین و نفتکوره که در نتیجه آن ارزشافزوده بالاتری هم حاصل میشود.
۳/ توانایی تولید محصولات (از جمله بنزین و گازوئیل) با کیفیت بالا
باتوجه به آنچه گفته شد تعیین ضریب پیچیدگی پالایشگاههای کشور در ارتقای نوع آنها، همچنین انتخاب خوراک مناسب و نهایتاً سوددهی میتواند مؤثر باشد.
لطفا به این لینک مراجعه فرمایید
یکی از مشتقات نفت میباشد که در پالایشگاه نفت تولید میگردد و برای سوخت خودروهای سبک مورد استفاده قرار میگیرد.
بنزین که در انگلیسی با نام های گازولین " و پترول شناخته می شود مایعی مشتق شده از نفت می باشد که عمدتا شامل هیدروکربن ها است. همچنین حاوی بنزن می باشد ؛ و به عنوان سوخت در موتور سوخت داخلی مورد استفاده قرار می گیرد.
اکثر کشورهای مشترک المنافع به استثنای کانادا از عبارت "پترول " (مخفف جوهر نمک ) استفاده می کنند. عبارت گازولین عمدتا در آمریکای شمالی به کار می رود که معمولا در کاربردهای محاوره ای گاز گفته می شودکه باید بتوان در زمینه کاربرد آن را از سوختهای گازی مورد استفاده در موتورهای سوخت داخلی از قبیل گاز نفت مایع کاملا متمایز کرده عبارت mogas مخفف “Motor gasoline” بوده و از سوخت اتومبیل و بنزین هواپیما یا avgas متمایز است. کلمه بنزین همچنین در انگلیسی برتانیایی استفاده می شود که به یک مشتق متفاوت نفت که در چراغ به کار می رود اشاره دارد. به هر حال این مورد استفاده امروزه رایج نیست. در لجهه اکثر اسپانیولی های آمریکایی الاصل کلمه gasoline وجود دارد که از آمریکای شمالی گرفته اند.
تجزیه شیمیایی :
بنزین در پالایشگاه های نفت تولید می شود. ماده ای که توسط تقطیر از نفت خام جدا می شود بنزین طبیعی نام دارد که ویژگی های مورد نیاز را برای موتورهای پیشرفته ( به طور خاص نرخ اکتان پایین را ببینید.) نداشته اما بخشی از مخلوط را تشکیل خواهد داد. توده بنزین شامل هیدروکربن های دارای 5 تا 7 عدد اتم کربن در هر مولکول می باشد.
بسیاری از این هیدروکربن ها مواد خطرناکی بوده و قوانین مرتبط با آنها توسط “OSHA” وضع می شوند. MSDS برای بنزین بدون سرب حداقل پانزده ماده شیمیای خطرناک را نشان می دهد که در مقادیر حجمی مختلف بنزین از 5 تا 35 درصد وجود دارد. این مواد شامل بنزین بالاتر از 5درصد حجمی ، تولوئن بالاتر از 35درصد حجمی ، نفتالن بالاتر از 1درصد حجمی 1 و 2و 4- تری متیل بنزن بالاتر از 7درصد حجمی ، MTBE بالاتر از 18 درصد حجمی و حدود 10 ماده دیگر می باشد. (رجوع کنید به[5])
فرآورده پالایشگاه های مختلف با هم آمیخته و بنزین را با خواص مختلف می سازد بعضی ازفرایندهای مهم عبارتند از :
( عبارات به کار رفته در اینجا همیشه عبارات شیمیایی صحیح نیستند. اینها نوعا" از قدیم مرسوم بوده اما عبارات معمول مورد استفاده در صنعت نفت هستند.اصطلاحات دقیق این محصولات بسته به نوع شرکت نفت و کشور مورد نظر متفاوت است.)
به طور کلی بنزین معمولی عمدتا مخلوطی از پارافین ها آلکان ها ، نفتن ها سیکلو آلکان ها آروماتیک ها و اولفین ها آلکن ها .نسبت های دقیق به عوامل زیر بستگی دارد :
امروزه بسیاری از کشورها در موردترکیبات آروماتیک بنزین به طور عام بنزن به طور خاص و ترکیب اولفین آلکن محدودیت هایی را اعمال می کنند. تقاضای اجزای تشکیل دهنده پارافین آلکان خالص با عدد اکتان بالا از قبیل آلکیلات در حال افزایش است و پالایشگاه ها مجبور به افزودن واحدهای پردازش جهت کاهش محتوای بنزن هستند.
بنزین همچنین شامل مواد آلی دیگری نیز می باشد ؛ از قبیل اترهای آلی (که با هدف به آن افزوده شده ) به اضافه مقدار کمی ناخالصی ، اختصاصا ترکیبات گوگرد از قبیل دی سولفیدها و تیوفن ها بعضی از ناخالصی ها برای مثال تیول ها و سولفید هیدروژن به علت ایجاد خوردگی در موتورها باید حذف شوند.
فراریت:
بنزین از نفت دیزل جت – A یا کروسن نه تنها به خاطر اجزای تشکیل دهنده اصلی بلکه به دلیل افزاینده ها که به آن افزوده می شود بیشتر است. فراریت مطلوب بستگی به دمای محیط دارد : در هوای گرم تر اجزایی از بنزین مورد استفاده قرار می گیرند که وزن مولکولی بالاتر وبنابراین فراریت کمتر دارند. در هوای سرد برای اینکه ماشین شروع به کار کند از اجزای با فراریت بسیار کم استفاده می شود. در هوای گرم فراریت اضافی باعث اشباع شدن بخار می شود که در این حالت احتراق رخ نمی دهد. در استرالیا محدوده فراریت هر ماه تغییر می کند وبرای هر مرکز توزیع اصلی تفاوت دارد. اما اکثر کشورها به سادگی محدوده تابستانی زمستانی و حتی چیزی بین این دو را دارند در ایالات متحده برای کاهش نشر هیدروکربن هایب سوخته نشده مراکز شهری بزرگی تاسیس می شود. در شهرهای بزرگ از بین دیگر خواص بنزین بنزین با فرمولاسیون جدید که کمتر تبخیر می شود مورد نیاز است.
استانداردهای فراریت در موارد اضطراری که کمبود بنزین وجود دارد کمتر رعایت می شوند ( و درنتیجه عناصر آلاینده بنزین در جو زمین افزایش می یابد). برای مثال در تاریخ 31آگوست 2005 ایالات متحده در پاسخ به هاریکن کاترینا مجوز فروش بنزین بافرمولاسیون قبلی را در بعضی از نواحی شهری صادر کرد که باعث شد که استفاده از بنزین زمستانی زودتر از حدمعمول انجام شود. طبق دستور ریاست EPA استفان جانسون این نادیده انگاری استانداردهای سوخت از تاریخ 15 سپتامبر 2005 اجرا شد. [6] اگر چه استاندارهای کاهش یافته فراریت باعث تخریب لایه اوزون و آلودگی هوا می شوند بنزین دارای فراریت بالاتر (که در مقایسه با بنزین با فراریت پایین افزاینده های کمتری دارد) ذخیره بنزین کشور را به طور محسوس افزایش می دهد چرا که پالایشگاه های نفت می توانند با سهولت بیشتر محصول خود را تولید کنند.
عدد اکتان:
مهمترین خاصیت بنزین عدد کتان آن است که نشان دهنده میزان مقاومت بنزین در برابر افنجار زودهنگام در کاربراتور موتور است که باعث ضربه زدن به موتور می شود. این عدد نسبت به مخلوط 2 و 2 و 4- تری متیل پنتان لیزومر اکتان و n - هپتان اندازه گیری می شود. معیارهای قراردادی مختلفی برای بیان عدد اکتان وجود دارد بنابراین بسته به سیستم مورد استفاده سوخت های مشابه ممکن است اعداد اکتان متفاوت داشته باشند.
سلامت:
بسیاری از هیدروکربن های غیر آلیفاتیک که به طور طبیعی در بنزین موجودند (مخصوصا هیدروکربن های آروماتیک مانند بنزن ) مشابه بسیاری از افزاینده های ضد ضربه سرطان زا هستند. به این دلیل هرگونه نشت بنزین در مقیاس بزرگ که باعث تهدید سلامت عموم و محیط شود. خطرات اصلی این نشت ها ناشی از وسایل نقلیه نیست بلکه از تصادف کامیون های حامل بنزین می باشد که طی این رخداد بنزین از تانکرهای ذخیره نشت می شود. به دلیل وجود این خطر امروزه بر روی محل نصب اکثر تانکر های ذخیره ( زیرزمینی ) محاسبات گسترده ای انجام می گیرد تا هرگونه نشت مشخص شده و از آن جلوگیری شود. با توجه به اینکه بنزین نسبتا فرار ( بدین معنی که زود تبخیر می شود ) است باید آنها را در تانکرهایی ذخیره کرد و در صورت حمل و نقل با وسایل نقلیه آنها را کاملا مهرو موم نمود. فراریت بالای بنزین همچنین به این معناست که برخلاف سوخت دیزل که در شرایط هوایی سرد به آسانی آتش می گیرد یک سیستم تهویه مناسب برای اطمینان از اینکه سطح فشار در داخل و بیرون یکسان است مورد نیاز می باشد. بنزین به طور خطرناک با مواد شیمیایی معمول و خاصی وارد واکنش می شود. برای مثال بنزین بلور Drano و هیدروکسید سدیم طی یک احتراق خود به خود یا هم واکنش می دهند.
بنزین همچنین یکی از منابع گازهای آلاینده است. حتی بنزینی که دارای سرب یا گوگرد یا دیگر ترکیبات شیمیایی نباشد اگزوز موتور ای که در حال حرکت است تولید دی اکسید کربن , اکسیدهای نیتروژن و مونوکسید کربن می کند. علاوه بر این بنزین نسوخته طی تبخیر از تانک در جو با نور خورشید واکنش داده و تولید مه دود فتوشیمیایی می کند. افزودن اتانول فراریت بنزین را افزایش می دهد.
در صورت استفاده ناصحیح از بنزین به عنوان ماده ای که قابل استنشاق است بنزین سلامت رابه خطر می اندازد. برای بسیاری از مردم استنشاق بنزین معمول ترین راه رسیدن به حالت مستی است و در بسیاری از جوامع فقیرتر از قبیل بومی های استرالیا به صورت همه گیر اپیدمی در آمده است. اپال توسط پالایشگاه کوینانا BP در استرالیا توسعه یافته و تنها شامل 5درصد ترکیبات آروماتیک ( برخلاف حد معمولش که 25درصد است) می باشد که در نتیجه استنشاق آن اثرات زیان بارکمتری متوجه فرد است.
چگونه گاز طبیعی قابل مصرف می شود |
پردازش گازطبیعی |
تقسیم بندی راکتورهاراکتورها براساس نوع واکنش انتخاب می شوند. بر اساس یک تقسیم بندی راکتورها به دو دسته به صورت زیر تقسیم می گردند:
1- مداوم مخزنی (Continuous) شکل مجهز به همزن و لوله ای شکل
2-غیر مداوم ((non-continuous
بر اساس نوع دیگر تقسیم بندی راکتورها را به دو دسته زیر تقسیم می کنند:
1-واحدی (Stagewise)
2-دیفرانسیلی(Differential)
راکتورهای واحدی(Stagewise) در این نوع راکتورها شرایط ذر تمام حجم سیستم به صورت یکنواخت باقی می ماند. اگرازهرنقطه راکتور نمونه برداری کنیم، از نظر ترکیب نسبی و دما یکسان است و هیچ تفاوتی ندارد و موازنه جرم و انرژی رادر تمام راکتور برقرار می نماییم.
راکتورهای دیفرانسیلی (Differential)
شرایط درهرنقطه از راکتور یکسان نبوده و به صورت دیفرانسیلی تغییر می کند. ممکن است با زمان تغییر ننماید، ولی از هر نقطه به نقطه دیگر متفاوت است. برای برقراری موازنه جرم و انرزی باید یک جزء دیفرانسیلی در نظر گرفت.تفاوت راکتورهای واحدی و دیفرانسیلی
این است که در راکتورهای دیفرانسیلی بین غلظت ورودی و خروجی، تمام مقادیر را داریم ولی در راکتورهای واحدی نمی توانیم غلظت را به طور پیوسته داشته باشیم و غلظت به طور پله ای تغییر می کند.
راکتور ناپیوسته (Batch)
در یک راکتور ناپیوسته ورود و خروج جرم وجود ندارد. به عبارت دیگر ترکیب شوندگان را که ابتدا وارد ظرف کرده اند به شدت مخلوط می کنند تا واکنش به مدت معینی انجام گیرد. از دیدگاه تاریخی راکتورهای ناپیوسته از آغاز صنعت شیمیایی مورد استفاده بوده است و هنوز هم به صورت وسیعی در تولید مواد شیمیایی با ارزش افزودنی بالا نظیر دارو سازی مورد استفاده می باشد. راکتورهای نا پیوسته در موارد ذیل استفاده میگردد:
1-تولید در مقیاس های کوچک صنغتی
2-برای محصولاتی که تولید صنعتی آنها در شرایط مداوم مشکل است
3-تولید صنعتی محصولات گران قیمت
4-آزمایش کردن فرایند های نا شناخته
امتیاز راکتورهای ناپیوسته (Batch) در این است که با دادن زمان لازم برای انجام واکنش مواد اولیه با درصد تبدیل بالا به محصولات موردنظر تبدیل می گردند. در حالی که استفاده از این نوع راکتورها محدود به واکنش های متجانس فاز مایع می باشد. از دیگر محدودیت های این نوع راکتورها بالا بودن هزینه تولید در واحد حجم محصول تولید شده می باشد. همچنین تولید صنعتی در مقیاس بالا در این گونه راکتورها مشکل است. لازم به ذکر است که در یک راکتور نا پیوسته کامل (ایده آل) اختلاف درجه حرارت یا غلظت درون حجم سیستم وجود ندارد . هر چند به علت انجام واکنش غلظت اجزاء با زمان تغییر خواهد کرد ولی در هر لحظه در تمام نقاط سیستم غلظت یکسان خواهد بود و در نتیجه سرعت واکنش نیز در تمام نقاط یکسان و برابر سرعت متوسط سیستم می باشد.
راکتورهای نیمه پیوسته
در این گونه راکتورها قسمتی از مخزن راکتور با یک یا چند ماده واکنش دهنده تا اندازه ای پر شده و مواد اضافه شونده به صورت پیوسته وارد راکتور می شوند و حجم و ترکیب مخلوط واکنش دهنده با زمان تغییر می کند وهنگامی که میزان تبدیل مطلوب حاصل گردد راکتور برای انجام فرایند بعدی تخلیه می گردد.
راکتور مخلوط شونده(CSTR)
راکتور مخلوط شونده در شرایطی که یک واکنش شیمیایی احتیاج به همزدن شدید داشته باشد مورد استفاده قرار می گیرد.
راکتورهای مخلوط شونده یا به تنهایی و یا به صورت پشت سرهم متصل می گردند.
کنترل حرارتی در این نوع راکتورها به آسانی انجام می گیرد. یکی از محدودیتهای این نوع راکتورها درصد تبدیل پایین در مقایسه با سایر راکتورها می باشد. به همین دلیل حجم راکتور مذکور باید بزرگ انتخاب شود، تا به درصد تبدیل بالا دست یافت. راکتورهای Mixed یا CSTR
برای اغلب واکنش های متجانس در فاز مایع استفاذه می شود.
در راکتورهای اختلاط کامل به علت وجود داشتن همزن خوراک ورودی به سرعت در سرتاسر ظرف پراکنده شده و غلظت در هر نقطه درون ظرف تقریبا یکسان است . لذا سرعت واکنش در تمام نقاط درون سیستم تقریبا یکسان می گردد. بطور کلی در راکتورهای اختلاط کامل (ایده آل) تغییرات مکانی غلظت (یا خواص فیزیکی) درون راکتور و یا در خروجی آن وجود ندارد و خواص درون سیستم یکنواخت می باشد.
راکتورهای لوله ای(Plug)
در صنایع شیمیایی برای فرایند های با مقیاس بزرگ معمولآ از راکتورهای لوله ای استفاده می شود. زیرا نگهداری سیستم راکتورهای لوله ای آسان می باشد (چون دارای قسمتهای متحرک نیستند) ومعمولا بالاترین درصد تبدیل مواد اولیه در واحد حجم راکتور را در مقایسه با سایر راکتورهای سیستم جاری دارا هستند. از محدودیت این نوع راکتورها مشکل حرارتی برای واکنشهای گرمازاست که بسیار سریع عمل میکنند و نهایتآ منجر به تشکیل نقاط داغ (Hot Spot) می گردند. اغلب واکنشهای متجانس گازی در این نوع راکتورها انجام می گیرند.
در جریان Plug سرعت کلیه ذرات یکسان است. هیچ ذرهای از ذره دیگر سبقت نمی گیرد و عقب هم نمی ماند. هیچگونه تداخلی هم در جریانها نداریم ولی در بیشتر موارد الگوی جریان متفاوت است. دلیل این است که همواره در جهت حرکت سیال یک جریان برگشتی (معکوس) داریم. حرکت معکوس سیال را Back Mixing (پس آمیزی یا اختلاط متقابل) می گویند. درون
راکتورهای Plug غلظت از نقطه ای به نقطه ذیگر تغییر می کند. چنین سیستمهایی توزیع شده (Distributed) نامیده می شوند و تجزیه تحلیل معادله عملکرد آنها در شرایط پایدار مستلزم حل معادلات است.
راکتورهای دوره ای (Recycle Reactor)
در این نوع راکتور مخلوط واکنش خروجی از راکتور بدون عبور از مراحل جدا سازی و بازیافت به ورودی راکتور برگشت داده می شود. این نوع برگشت در راکتور Mixed وجود دارد واز این نظر امری عادی می باشد. یعنی استفاده از جریان برگشتی برای یک راکتور Mixed اثری روی بازدهی ندارد. باید توجه داشت که استفاده از جریان برگشتی برای یک راکتور با جریان Plug معمولآ بازدهی را کاهش می دهد و آن را به سمت بازدهی یک راکتور Mixed سوق می دهد.
لذا معمولآ در شرایط زیر از راکتورهای دوره ای استفاده می کنیم:
1-برای واکنشهای اتوکاتالیزوری و واکنشهایی که احتیاج به همزن خاصی دارند. مثلآ اگر واکنشی احتیاج به درصد معینی از همزن (کمتر از الگوی اختلاط راکتور مخلوط شونده و بیشتر از الگوی اختلاط در راکتور لوله ای) داشته باشد از راکتور دوره ای استفاده می کنیم.
2-برای واکنشهایی که باید در شرایط هم دما انجام بگیرند.
3-برای واکنشهایی که متشکل از چند واکنش سری یا موازی رقابتی هستند، برای رسیدن به تولید بهینه (ماکزیمم) از محصول مورد نظر (Selectivity)، از راکتورهای دوره ای استفاده می کنیم.
منبع:irche.com
نفت سفید یا کروزن، برشی از نفت خام است که حدود نقطه جوش آن 180 الی 275 درجه سانتیگراد و دانسیته آن 780/0 میباشد. قسمت اعظم نفت سفید شامل هیدروکربورهایی است که مولکول آنها دارای 11 تا 15 اتم کربن است.
نفت سفید (کروزن)
نفت سفید یا نفت چراغ که در ایران به طور معمول نفت مینامند، مایعی بیرنگ و کمی سنگین تر از بنزین است که بوی مخصوص آن پس از تبخیرشدن از بین میرود. نفت سفید از آغاز پیدایش صنعت نفت تا 50 سال ، مهمترین فراورده نفتی بود. نخست بعنوان روغن چراغ بکار میرفت و هنوز هم در مواردی برای تولید روشنایی بکار میرود. چگالی نفت در حدود 780/0 است که افزایش چگالی آن معرف وجود درصد بیشتری از هیدروکربورهای نفتنی ومعطره است و کیفیت آن بستگی به نوع اجزاء تشکیل دهنده آن و حدود نقطه جوش آن دارد.
نقطه اشتعال
نقطه اشتعال یک مایع نفتی حداقل درجه حرارتی است که ، بخار حاصل از آن در مجاورت شعله برای چند لحظه مشتعل گردد. به عبارت دیگر نقطه اشتعال درجه حرارتی است که در آن درجه حرارت به اندازه کافی بخار تولید میشود که با عوامل موجود در مقابل شعله قابل اشتعال گردد. نقطه اشتعال مواد نفتی معرف مقداری مواد سبک موجود در آن است، و بنابراین به کمک آن می توان با درنظر گرفتن حد انفجار ، احتمال انفجار در مخازن نفتی را پیش بینی کرد. نقطه اشتعال نفت سفید نباید از 100 درجه فارنهاریت پایین تر باشد. پایین بودن نقطه اشتعال به علت وجود هیدروکربورهای ردیف بنزین میباشد که باید در هنگام پالایش همواره کنترل گردد.
نقطه دود (SMOKE POINT)
حداکثر طول شعله چراغ فتیله ای استاندارد آزمایشگاهی قبل از دود کردن ، بر حسب میلیمتر، نقطه دود هیدروکربور نامیده می شود. نقطه دود نفت سفید بستگی به هیدروکربورهای متشکله آن دارد و نقطه دود آن نباید از میلیمتر کمتر باشد. برای بالابردن نقطه دود هیدروکربورهای معطره آن را به روش استخراج جدا میکنند.
مقدارذغال شدن (CHARVAIUE)
این آزمایش برای تعیین مقدار کربن باقی مانده که از سوختن نفت چراغ در 24 سرعت تولید میگردد، میباشد و از روی آن میتوان مرغوبیت نفت سفید را بررسی کرد. روشهای مختلفی جهت تعیین مقدار کربن حاصل از سوختن نفت سفید وجود دارد که براساس روشهای IP یا ASTM می باشد.
مهمترین خواص دیگر نفت سفید از نظر تجارتی عبارتند از: چگالی ، ارزش حرارتی ، مقدار گوگرد ، بو ، و یسکوزیته و غیره.
تصفیه شیمیایی نفت سفید
برشهای مختلف حاصل از تقطیر نفت خام از جمله: نفت سفید ، نفت کوره ، روغنها و گازوئیل دارای ناخالصیهایی مانند: هیدروکربورهای غیر اشباع ترکیبات اکسیژنه (اسیدهای نفتنی و ترکیبات آسفالتی) ، ترکیبات گوگردی (سولفونه و سولفوره) و ازته و همچنین ناخالص فلزی میباشد. این ناخالصیها علاوه بر اینکه از مرغوبیت محصولات می کاهند، باعث خوردگی دستگاهها مورد استفاده میگردند. در بسیاری از موارد ، لازم است که این ناخالصیها از محصولات حذف گردند تا به مواد با ویژگیهای استاندارد و قابل مصرف تبدیل گردند. هدف و روشهای خالص سازی به طبیعت محصول نفتی و کاربرد بعدی آن بستگی دارد.
عمل تصفیه به روشهای مختلف صورت میپذیرد که در زیر به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تصفیه با سود
این روش بیشتر به منظور شستشوی ترکیبات اسیدی موجود در برش های نفتی به کار گرفته می شود که مهمترین این ترکیبات مرکاپتانها ، هیدروژن سولفوره ، گاز کربنیک تیوفنل ها ، آلکیل فنل ها ، اسید سیانیدریک ، اسیدهایچرب و اسیدهای نفتنی می باشند.
تصفیه با اسید سولفوریک
اسید سولفوریک با هیدروکربورهای آروماتیک ، اولفینها ، ترکیبات اکسیژنه ، اسیدها ، مواد رنگی و سولفوره ترکیب می شود. اسید دکانته شده، به علت داشتن رزینها (حاصل از پلیمریزاسیون در مجاورت اسیدسولفوریک) سیاه رنگ میباشد. برای اینکه نفت رنگ زرد نداشته باشد، باید مقدار اسید نیتروی موجود در اسید سولفوریک کمتر از 1/0 درصد باشد اغلب جهت حذف ذرات اسیدی اضافی ، عمل شستشو با یک محلول سود و سپس با آب انجام میگیرد.
روش دکتر
انواع بنزین و ترکیبات سنگین تر مانند برش نفتا و کروزن را می توان به کمک این روش مورد ترتمان قرار داد. به علت اینکه قسمتی از مواد شیمیایی ، در حین استخراج مصرف می شود، یک روش نیمه رژنراتیو میباشد یعنی نصف مواد دوباره احیا می گردد. در این روش از محلول قلیایی پلمبیت سدیم (Na2PbO2) جهت ترتمان استفاده میشود.
روش هیپوکلریت
از هیپوکلریت ، اغلب به عنوان عامل اکسیدکننده، برای کاهش بو و نیز کاهش مقدار مرکاپتانها در برشهای مختلف نفتی ، استفاده میشود. این روش میتواند، یک روش تکمیلی برای ترتمان برشها با سود باشد.
تصفیه نفت سفید بوسیله انیدرید سولفوره (روش ادلینو"Edeleanu")
با توجه به اینکه انیدرید سولفورهی مایع (SO2) به راحتی هیدرکربورهای اشباع نشده از کربن و ترکیبات آروماتیک را در خود حل می کند، لذا از آن برای جدا کردن ناخالصی های نفت سفید و تصفیه آن استفاده میشود. در این روش تصفیه نفت سفید که به روش ادلینو (Edeleanu) معروف است، ابتدا ماده نفتی را از روی یک لایه کلرور سدیم و کلرورکلسیم خشک به نسبت 2 به 1 عبور می دهند تا کاملا خشک شود. بعد به وسیله دستگاههای تبادل حرارتی در یک ظرف آهنی تا دمای (10-) درجه سانتگراد سرد میکنند، سپس انیدرید سولفوروی مایع با (10-) درجه سانتیگراد را بدون هم زدن به صورت قطرات خیلی ریز در داخل طشتک بر روی ماده نفتی میپاشند. مقدار انیدرید سولفوردی مایع لازم در این عملیات بیش از یک چهارم مقدار مایع نفتی است. مایع داخل طشتک پس از مدتی به دو فاز تبدیل میشود که قشر بالایی آن ماده نفتی یا کروزن اشباع از انیدرید سولفورو است. فاز پایینی انیدسولفوردی مایعی است که هیدروکربورهای غیر اشباع سنگین و سایر ناخالصیها را در خود حل کرده است. به وسیله عمل دکانتاسیون ، دوفاز را از هم جدا میکنند و آنها را از دستگاههای تبادل حرارتی عبور میدهند تا در اثر گرما، انیدریدسولفورو به صورت گاز خارج گردد. گازهای حاصل را بوسیله کمپرسورها میمکند و در اثر برودت به مایع تبدیل میکند که مجددا از آن در عملیات بعدی استفاده میشود. در این عملیات، حدود 3/0 درصد انیدرید سولفورو در لایه فوقانی باقی میماند، که به وسیله شستشو با آب از بین میرود. از مواد باقی مانده در لایه زیرین، بعد از جداکردن انیدرید، می توان اساس تربالتین و روغنهای سنگین تهیه کرد. در این عملیات ، در حدود 5/0 درصد انیدررید سولفورو از بین میرود.
موارد کاربرد نفت سفید
* روشنایی: از کروزن جهت روشنایی و همچنین برای علامت دادن به کمک آتش استفاده می شود چون نقطه اشتعال کروزن بالاتر از 35 درجه است لذا از نظر آتش سوزی خطری ندارد.
* بعنوان سوخت: کروزن سوخت اغلب تراکتورها و ماشین های مورد استفاده در کشاورزی و همچنین بعنوان منبع نیرو در برخی توربینهای هواپیماها و موتورهای جت هواپیماها میباشد.
نانوتکنولوژی و صنعت نفت
Reduction of Pd/ZnO Catalyst and Its Catalytic Activity for Steam Reforming of Methanol
Key Words: palldium; zinc oxide; supported catalyst; steam reforming of methanol; PdZn
alloy; active species; reduction
The effect of reduction temperature of the coprecipitated 15.9%Pd/ZnO catalyst on the catalytic activity for steam reforming of methanol was investigated. The results showed that methanol conversion at 523 K reached a maximum of 41.6% with a CO2 selectivity of 94.6% and an outlet CO concentration of 1.26% over the catalyst reduced at 523–573 K. X-ray diffraction analysis revealed that a PdZn alloy began to form at a reduction temperature of 523 K. The improvement in activity at reduction temperature ranging from 523 to 573 K was attributed to the formation of the PdZn alloy with crystal size of 5–14 nm. The interaction between Pd and ZnO upon reduction was also explored by means of temperature-programmed reduction and X-ray diffraction. The results demonstrated that the reduction over Pd/ZnO might undergo a process PdO/ZnO → Pd/ZnO → PdZnO1–x/ZnO → PdZn alloy/ZnO. The PdZn alloy was partially oxidized to PdZnO1–x again during the reaction. The PdZn alloy and PdZnO1–x species might be the real active species.
DESULFURIZATION CATALYSTS: Catalysts for removal of H2S and other sulfur species from natural gas to naphtha feed streams.
علوم و فناوری نانو در دهه 1980 میلادی توسط فیزیکدان آمریکایی "ریچارد فاینمن" تشریح شد. در این فناوری خواص فیزیکی مواد نانوابعاد در حوزهای بین اثرات کوانتومی و خواص توده قرار میگیرد. علوم نانو محصول مطالعات دانشمندان در رشتههای مختلف بوده است که با راهحلها و روشهای گوناگون و خلاقانه به صورت علوم بین رشتهای درآمده است . محققان و سیاستگذاران سراسر جهان انتظار دارند که علوم نانو موجب تغییرات وسیعی در نحوه زندگی شود. |
|
شکل 1 ) نمایه فرایند پلیمریزاسیون |
ایزومریزاسیون |
در این روش ماده متخلخل MCM-41 حاوی فلز توسط روش Post – Synthesis با ترکیبات ارگانومتالیک یا آلکوکسید آماده شد و به عنوان نانوراکتور برای فرآیند پلیمریزاسیون اولفین بکار رفت. در حقیقت MCM-41 حاوی فلز به عنوان کوکاتالیست غیرهمگن به کار میرود. [1] |
مراجع |
1Tsuneji Sano and Yasunori Oum 2Bauer , Frank et.al |
منشا نفت و گاز
بشر از قرنها پیش به وجود نفت پی برده بود و این ماده روغنی شکل و اعجابآمیز از دیر باز مورد استفاده پیشینیان بوده است. نفت را OIL یا Petroleum (روغن سنگ) مینامند. در زبان اوستایی نپتا به معنی روغن معدنی است که کلدانیها و عربها آن را از فارسی گرفته و نفت خواندهاند. هماکنون بیش از دوسوم انرژی مصرفی جهان از نفت تامین میشود. نظریات متعددی راجع به منشاء نفت و گاز ابراز شده است که اولین فرضیه ها برای تشکیل هیدروکربنها با منشاء غیر آلی نظیر منشاء آتشفشانی، شیمیائی و فضائی ارائه گردیده است. لکن امروزه در خصوص منشاء آلی هیدروکربها اتفاق نظر وجود دارد. این مواد آلی می تواند بقایای گیاهان و حیوانات خشکی و دریائی عمدتا" پلانکتونها باشد.به طور دقیق تر در دریا و اقیانوس دو دسته تولیدکننده اصلی ماده آلی مناسب برای تبدیل به نفت داریم: فیتوپلانکتونها( دیاتومه ,داینوفلاژله, جلبک سبزآبی) زئوپلانکتونها وجانوران عالیتر تغذیه کننده از فیتوپلانکتونها برای اینکه تولید مواد آلی در محیط آبی به میزان مناسبی باشد,دو عامل دخیلند:1.ضخامت زون نور دار 2.میزان ورود مواد مغذی به زون نوردار( مواد مغذی که برای رشد گیاهان و جانوران مفیدند همانا فسفاتها ونیتراتها و اکسیژن هستند.) بنابه این توضیحات بیشترین تولید مواد آلی در دو ناحیه عمده در حواشی قاره هاست که عبارتند از آبهای کم عمق فلات قاره و زونهای چسبیده به محیطهای قاره ای که جریان روبه بالای آبهای سرد و عمیق اقیانوسی را پذیرا می شوند. در چنین محیطهایی که تولید مواد آلی زیاد است,با رخدادن طوفان ومخلوط شدن آبهای بی اکسیژن واکسیژندار , ویا ازدیاد تولید جانداران وکم شدن اکسیژن , گروهی از جانداران دچار مرگ و میر گروهی میشوندو در کف محیط رویهم انباشته میشوند. اهمیت پلانکتونها در تشکیل نفت از آنجا ناشی می شود که آب دریا ناحیه مساعدی جهت تکثیر پلانکتونها می باشد و تعداد آنها نیز در آب دریا بسیار زیاد می باشد. پلانکتونها به علت سرعت رشد و کوچکی جثه، ماده آلی مناسبی است که به سهولت به وسیله رسوبات ریز دانه مدفون گشته و مصون از اکسید شدن در رسوبات باقیمانده و هیدروکربن را تولید می نماید. طبق نظریات جدید مواد مختلف آلی ته نشین شده با رسوبات نرم هنگام دیاژنز (سنگ شدن) تبدیل به یک ماده واسط بین ماده آلی و هیدروکربن می گردد. این ماده واسط کروژن (Kerogn) نامیده می شود. کروژن یک ماده جامد نامحلول آلی است که محصول دیاژنتیک مواد آلی است. توان تولیدی کروژنها برای تولید نفت و گاز متفاوت است.
نفت تشکیل یافته به علت مایع بودن و همچنین به علت خاصیت موئینگی محیط خود از خلال سنگها گذشته، زیر یک طبقه غیر قابل نفوذ در بالاترین قسمت یک چینخوردگی که تاقدیس نامیده میشود، ذخیره میگردد.
بررسی عوامل مشترک مخازن نفت و گاز نشان می دهد که:
الف- شرایط و محیط رسوبی خاصی لازم است تا طبقات نفت زا (سنگ مادرSource Rock) تشکیل شود و همچنین شرایط خاصی باید وجود داشته باشد تا مواد آلی رسوب یافته در این لایه ها به هیدروکربن تبدیل گردد.
ب- سنگ متخلخل و نفوذپذیری (سنگ مخزن Reservoir rock ) باید وجود داشته باشد تا فضای لازم جهت انبار شدن نفت فراهم آید.
ج- سنگ مخزن می بایستی شکل خاصی داشته باشد تا بتواند تله (Trap) را تشکیل داده باعث جمع شدن هیدروکربن گردد.
د- سنگ غیر قابل نفوذی (سنگ پوشش Cap Rock ) لازم است که مخزن را بپوشاند تا از خروج نفت و گاز از مخزن جلوگیری نماید.
تبدیل مواد الی به کروژن و گاز
در باره نحوه تبدیل مواد آلی رسوبات به نفت و گاز با مطالعات جدید ژئوشیمیائی و جمع آوری اطلاعات تجربی ثابت شده است که قسمت اعظم هیدروکربنهای طبیعی در اثر کراکینگ کروژن ناشی از حرارت زمین (ژئوترمال) تولید می گردد. همانطور که بیان گردید برای بوجود آمدن نفت و گاز وجود مواد آلی فراوان و تشکیل کروژن در هنگام دیاژنز رسوبات ضروری می باشد. پس سنگ مادر (Source Rock) سنگی است که دارای مقدار کافی کروژن باشد. شرایط مساعد رسوبی برای تجمع و ذخیره شدن مواد آلی شامل گیاهان و جانوران دریائی و همچنین مواد آلی خشکی که توسط رودخانه ها به حوزه رسوبی حمل می گردد، رسوبات رسی و یا گل کربناته (ریزدانه بودن و محیط آرام رسوب گذاری) می باشد. علاوه بر این محیط کف دریا بایستی محیط احیاء کننده باشد تا از اکسیدشدن مواد آلی جلوگیری بعمل آید.
طبیعی است هرچه میزان کروژن در سنگ مادر بیشتر باشد توانائی بیشتری برای تولید هیدروکربن وجود دارد لکن علاوه بر درصد مواد آلی، سنگ مادر بایستی ضخامت کافی نیز داشته باشد. براساس مطالعات ژئوشیمیائی انجام شده برای اینکه سنگ مادری بتواند هیدروکربن تولید نماید باید دارای حداقل تراکمی از کربن آلی باشد که از آن کمتر قادر به تولید هیدروکربن نخواهد بود. این حداقل عمدتا" 5/0 درصد کربن آلی برآورد می شود. سنگ مادرهائی که در حوزه های رسوبی ایران دیده می شود نظیر سازند کژدمی در ناحیه زاگرس حدود 10-5 درصد کربن آلی دارد که بیشتر از جلبکها منشاء گرفته است.
هیدروکربنها در اثر کراکینگ کروژن بوجود می آیند. کراکینگ کروژن عمدتا" در درجه حرارتهای 100-80 درجه سانتیگراد شروع می شود. این درجه حرارت در یک ناحیه رسوبی با درجه حرارت ژئوترمال طبیعی معادل عمقی بین 3000-2000 متر می باشد. بنابراین یک سنگ مادر هرچه قدر هم ضخیم و غنی از مواد آلی باشد تا در اعماق فوق قرار نگیرد نمی تواند هیدروکربن تولید نماید. بر همین اساس ابتدا نفت خام سنگین تولید می گردد. چگالی و وزن مخصوص نفت خام با ازدیاد عمق کاهش می یابد. هرچه قدر سنگ مادر عمیقتر مدفون گردد نفت تولید شده سبکتر است و گاز معمولا" محصول آخرین این فعل و انفعالات است.
بنابراین ابتدای نفت های بسیار سنگین، نفتهای پارافینیک، نفتهای سبک، نفتهای میعانی و نهایتا" گاز بدست می آید. وقتی درجه حرارت از 165 درجه سانتیگراد تجاوز کند فقط گاز تولید خواهد شد یعنی تقریبا" از عمق 5000 متر بیشتر (ضخامت رسوبی) احتمال یافتن نفت بسیار کم می شود و فقط می توان انتظار یافتن گاز را داشت. در درجه حرارتهای بالاتر از 230 درجه سانتیگراد کروژن یک بافت گرافیتی ثابت پیدا می کند که با ازدیاد درجه حرارت هیدروکربنی تشکیل نمی شود (نسبت هیدروژن به کربن تغییر نمی یابد). به طور کلی ازدیاد عمق باعث ازدیاد درجه حرارت می گردد که این ازدیاد درجه حرارت دو اثر دارد:
الف- کراکینگ کروژن و تبدیل مولکولهای بزرگ به مولکولهای کوچکتر مانند تشکیل نفت و گاز
ب- پلیمریزاسیون مولکولها که به تشکیل متان و گرافیت ختم می گردد (کروژنهای گرافیتی)
نکته مهم دیگری که در مورد تشکیل هیدروکربنها وجود دارد زمان زمین شناسی می باشد. به عبارت دیگر رسوبات قدیمی تر (از نظر زمین شناسی) در درجه حرارتهای پائین تر، همان محصولی را می دهد که سنگ مادری با سن زمین شناسی کمتر در درجه حرارتهای بالاتر هیدروکربن تولید خواهد نمود
گاز
به علت فشار زیاد درون حفره نفتی، مقدار زیادی از گاز در نفت خام حل شده است. به همین دلیل نفت خامی را که از چاه بیرون میآید، قبل از انتقال دادن به پالایشگاه، ابتدا به دستگاه تفکیک مخصوصی میبرند تا قسمت اعظم گازهای سبک و آب نمک آنرا جدا سازند. گازی که مستقیماْْ از چاههای نفت خارج میشود با گازی که به این وسیله از نفت خام تفکیک میگردد، پس از تصفیه به صورت گاز طبیعی به وسیلهی شبکهی گازرسانی برای مصارف سوخت و صنایع پتروشیمی توزیع میشود. گاز طبیعی مخلوطی از ئیدروکربنهای سیرشده سبک مانند متان، اتان و اندکی پروپان و بوتان است. قسمت عمده این گاز متان و مقدار کمتری اتان میباشد.در این گازها غالباْْ آثاری از نیتروژن، کربن دی اکسید و گاهی ئیدروژن سولفید و هلیم وجود دارد. پس از استخراج نفت آن را پالایش میکنند.
پالایش نفت
پالایش نفت مجموعه عملیاتی است که به وسیله آنها بسیاری از مواد گوناگون از جمله بنزین، نفت سفید، نفت گاز یا گازوئیل، نفت کوره، گریس، قیر و غیره از نفت خام بدست میآید. عملیات اساسی پالایش نفت را به سه دسته کلی تقسیم میکنند: الف- جدا کردن مواد ( با استفاده از تقطیر جزء به جزء) ب- تبدیل ( تبدیل اجزاء نامرغوب و کممصرف به اجزاء مرغوب در پالایشگاه) ج- تصفیه فرآوردههای نفتی بیش از نیم قرن از مصرف فرآوردههای نفتی به صورتی غیر از سوخت میگذرد. به مرور زمان و با پیشرفت علم و تکنولوژی، انسان تعداد روزافزونی از ئیدروکربنها را به طور خالص از سایر فرآوردههای نفتی جدا کرده و به مصرف تولید سایر مواد شیمیایی و صنعتی رسانیده است. صنایع وابسته به نفت را که از مواد نفتی محصولات غیرنفتی تهیه میکنند را صنایع پتروشیمی مینامند. مواد اولیه حاصل از صنعت نفت که برای تهیه سایر فرآوردههای شیمیایی به کار میرود، مواد پتروشیمی نامیده میشود.