امروزه در بیشتر کشورهای پیشرفته چیزی حدود ۹۵ در صد عدسیهای عینک از مواد پلاستیکی ساخته می شود پلاستیک بدلیل سبکی و ایمنی ذاتی آن بطور کلی جایگزین شیشه شده و عنوان نخستین انتخاب برای مواد عدسیهای عینک را بخود اختصاص داده است مقدار اندکی استفاده از شیشه بطور کلی مربوط به شیشه های دارای ضریب انکساری بالا (بالاتر از ۱.۸)و همچنین عدسیهای فتوکرومیک با ویژگیهای خاص مانند شیشه های CPF شرکت corning می گردد
اطلاعاتی که بطور معمول در مورد مواد عدسیهای عینک منتشر می شود عبارتند از :
۱-ضریب انکسار
۲- دانسیته
۳-عدد Abbe
۴- UV cut off point
اگر ضریب انکسار ماده ای مشخص باشد دو مورد دیگر از ویژگیهای مواد سازنده عینک مانند عامل تغییر انحناء( CVF) و انعکاس از سطح آن ماده را که با ρ نشان داده می شود را می توان بدست آورد
ضریب انکساری : ضریب انکساری نسبت سرعت یک طول موج مشخص نور در هوا به سرعت همان طول موج نور در محیط منکسر کننده نور می باشد.
در حال حاضر در بریتانیا و آمریکا ضریب انکساری بر اساس طول موج خط d هلیم ( با طول موج nm۵۸۷.۵۶)اندازه گیری می شود در حالیکه در قاره اروپا بر اساس خط eجیوه (با طول موج nm۵۴۶.۰۷)اندازه گیری می شود
توجه کنید که میزان ضریب انکساری با خط e جیوه بیشتر از d هلیم می باشد بنابراین وقتی که میزان ضریب انکسارماده ای بر حسب خط e جیوه داده می شود بنظر می رسد که آن ماده ضریب انکساری بیشتری دارد.
ممکن است گاهی وقتها لازم باشد تا بدانیم چه میزان تغییر در حجم و ضخامت یک عدسی خاص وقتی که به جای شیشه استاندارد کرون از ماده دیگری استفاده شود روی خواهد داد این اطلاعات را از CVF می توان بدست آورد CVFامکان مقایسه مستقیم ضخامت عدسیهای ساخته شده از مواد مختلف با شیشه استاندارد کرون را فراهم می آوردبرای مثال ماده ای با ضریب انکسار ۱.۷۰ دارای CVF=۰.۷۵ می باشد که این بدین مفهوم می باشد که در صورت جایگزینی این ماده بجای شیشه کرون کاهشی معادل ۲۵%در ضخامت عدسی روی خواهد داد.
یکی از استفاده های مهم CVF تبدیل قدرت عدسی که قرار است ساخته شود به معادل آن از جنس کرون است و این کار بسادگی با ضرب قدرت عدسی در CVFآن ماده امکان پذیر می باشد برای مثال فرض کنید ما می خواهیم یک عدسی ۱۰.۰۰-دیوپتر را از ماده ای به ضریب انکسار ۱.۷۰ داشته باشیم معادل همین عدسی از جنس شیشه کرون ازضرب ۱۰.۰۰ × ۰.۷۵ که مساوی ۷.۵۰-می شود بدست می آید به عبارت دیگر استفاده از ماده ای به ضریب شکست ۱.۷۰ عدسی ای به قدرت ۱۰.۰۰-ایجاد می کند که از نظر سایر مشخصات شبیه یک عدسی به قدرت ۷.۵۰- از جنس کرون می باشد.
ماده ای به ضریب شکست ۱.۶۰ دارای CVF=۰.۸۷ می باشد . بنابراین ما انتظار داریم که در صورت ساختن عدسی ای از این ماده ۱۳ %کاهش در ضخامت داشته باشیم و یک عدسی ۱۰.۰۰- دیوپتر از این ماده مشابه یک عدسی به قدرت ۸.۷۵-از شیشه کرون می باشد CVFیک ماده در واقع نسبت انکسار شیشه کرون به انکسار توسط آن ماده خاص می باشد ( n-۱ ) /۰.۵۲۳ و در واقع انحناءبدست آمده برای آن قدرت خاص از جنس شیشه کرون را با انحناءشیشه همان قدرت وقتی که از جنس ماده مورد نظر ساخته شود را با هم مقایسه می کند
عدسیهای ساخته شده از مواد پلاستیکی با CR۳۹ مقایسه می گردند
یک استفاده عملی دیگر CVF تعیین میزان تقریبی ضریب انکساری یک عدسی ناشناخته است که بعدا در باره آن بحث خواهیم کرد.
دانسیته:
دانسیته یک ماده مشخص کننده میزان سنگینی آن ماده می باشد و مقایسه دانسیته موادمختلف می تواند تغییرات احتمالی را که ممکن است در اثر استفاده از یک ماده خاص در ساخت عدسی مورد نظر ما روی دهد را بیان می کند دانسیته معمولا بر حسب گرم وزن یک سانتی متر مکعب از هر ماده بیان می گردد دانسیته عدسیهایی که از مواد دارای ضریب انکساری بالا ساخته می شوند بیشتر از دانسیته شیشه کرون است اما برای مقایسه وزن عدسیهای ساخته شده از مواد مختلف لازم است تا حجم را نیز در نظر بگیریم برای مثال اگر دانسیته ماده ای ۳.۰ ذکر شود این بدین مفهوم است که این ماده ۲۰%سنگین تر از شیشه کرون است
بطور کلی در صورتی که کاهش ایجاد شده در حجم (که از رویCVF مشخص می گردد)بیشتر از افزایش دانسیته باشد عدسی نهایی ساخته شده از شیشه کرون سنگین تر نخواهد بود برای مثال یک شیشه CVFباضریب شکست ۱.۸۰۲ حدود ۰.۶۳ است که نشاندهنده این است که ۳۵%کاهش حجم در مقایسه با شیشه کرون وجود خواهد داشت اما دانسیته این ماده ۳.۷ است که به مفهوم این است که این ماده ۴۸%سنگین تر از شیشه کرون در واحد حجم می باشد ما می توانیم پیش بینی کنیم که شیشه دارای ضریب انکسار ۱.۸۰۲ چیزی حدود ۱۵% سنگین تر از معادل آن که از شیشه کرون ساخته شده است می باشد.
چدن (cast iron) ، آلیاژی از آهن- کربن و سیلیسیم است که همواره محتوی عناصری در حد جزئی (کمتر از ۰.۱ درصد) و غالبا عناصر آلیاژی (بیشتر از ۰.۱ درصد) بوده و به حالت ریختگی یا پس از عملیات حرارتی به کار برده میشود. عناصر آلیاژی برای بهبود کیفیت چدن برای مصارف ویژه به آن افزوده میشود.
● اطلاعات کلی
چدن (cast iron) ، آلیاژی از آهن- کربن و سیلیسیم است که همواره محتوی عناصری در حد جزئی (کمتر از ۰.۱ درصد) و غالبا عناصر آلیاژی (بیشتر از ۰.۱ درصد) بوده و به حالت ریختگی یا پس از عملیات حرارتی به کار برده میشود. عناصر آلیاژی برای بهبود کیفیت چدن برای مصارف ویژه به آن افزوده میشود. آلیاژهای چدن در کارهای مهندسی که در آنها چدن معمولی ناپایدار است به کار میروند. اساسا خواص مکانیکی چدن به زمینه ساختاری آن بستگی دارد و مهمترین زمینه ساختار چدنها عبارتند از: فریتی ، پرلیتی ، بینیتی و آستینتی. انتخاب نوع چدن و ترکیب آن براساس خواص و کاربردهای ویژه مربوطه تعیین میشود.
● طبفهبندی چدنها
چدن ها به دو گروه اصلی طبقهبندی میشوند، آلیاژهایی برای مقاصد عمومی که موارد استعمال آنها در کاربردهای عمده مهندسی است و آلیاژهای با منظور و مقاصد ویژه از جمله چدنهای سفید و آلیاژی که برای مقاومت در برابر سایش ، خوردگی و مقاوم در برابر حرارت بالا مورد استفاده قرار میگیرند.
▪ ( چدن های معمولی ) :
این چدن ها چزو بزرگترین گروه آلیاژهای ریختگی بوده و براساس شکل گرافیت به انواع زیر تقسیم میشوند:
در این مقاله نمونه ای از مایعات گازی ارزیابی و با توجه به محدوده جوش و کیفیت آن، فرآوردههای مختلفی از جمله بنزین، نفت سفید، حلال و سوخت جت تهیه شده و مشخصات آنها با هم مقایسه گردید که از این مقایسه، نتایج خوبی حاصل شد. در نهایت یک پالایشگاه با دو نوع خوراک مایعات گازی و نفت خام از نظر سرمایهگذاری و سوددهی مقایسه شده، با توجه به اینکه در یک پالایشگاه مایعات گازی، تمام محصولات، قابل استفاده و دارای ارزش اقتصادی نسبتا بالایی هستند، واضح است که ساخت پالایشگاههایی با خوراک مایعات گازی بسیار اقتصادی و مقرون به صرفه است.
با توجه به مصرف روزافزون بنزین و سوختهای میان تقطیر و محدود بودن ظرفیت موجود پالایشگاهها، لازم است به دنبال منابع جدیدی برای تولید این فرآوردهها باشیم.
بخش اعظم مایعات گازی در محدوده بنزین و نفت سفید میباشد. تقریباً 50 درصد کاندنسیت در محدوده جوش بنزین است. بنابراین با تبدیل کاندنسیت به بنزین نیاز به واردات کاهش خواهد یافت. همچنین میتوان فرآوردههای دیگر مانند سوخت جت، حلال و دیزل نیز از آن تولید نمود. بطوریکه با احداث پالایشگاه کاندنسیت، می توان تمام خوراک را به محصولات سبک و میان تقطیر تبدیل نمود، بدون اینکه محصولات دیگری مانند نفت کوره و باقیماندههای تقطیر تولید شود. در حال حاضر بخشی از مایعات گازی به خوراک پالایشگاهها اضافه میشود، بخشی دیگر در صنایع پتروشیمی مورد استفاده قرار می گیرد و قسمتی از آن نیز صادر میشود.
نتایج ارزیابی یک نمونه کاندنسیتبه منظور مقایسه مایعات گازی با نفت خام، یک کاندنسیت و نفت خامی با درجه PI حدود 33 به عنوان نمونه انتخاب شدند. قسمت اعظم این کاندنسیت در محدوده جوش بنزین و نفت سفید است. حدود 80 درصد حجم آن تا دمای 200 درجه سانتیگراد تقطیر میشود.
بنزین ماشین مخلوطی از جریانهای مختلف پالایشگاه و بنزین تقطیر مستقیم )SR( است. بنزین تقطیر مستقیم شامل پنتان تا هیدروکربنهای سنگین تر با نقطه جوش حدود 195 درجه سانتیگراد، است. برای بهبود رفتارهای احتراقی، ضدضربه بودن، وزن مخصوص، مشخصههای تقطیر، فشار بخار، میزان سولفور، مقاومت در برابر اکسیداسیون و خوردگی، بنزین تقطیر مستقیم را با جریانهای دیگر پالایشگاه مانند ایزومرات، ریفرمیت، آلکیالات، بنزین FCCU مخلوط میکنند تا به خواص موردنظر برسند. همچنین افزودنیهایی به منظور بهبود هر چه بیشتر این خواص نیز به این فرمولاسیون اضافه میشود.
پارامترهای مهم
عدد اکتان؛ این پارامتر مقیاسی برای مشخص کردن کیفیت احتراق سوخت است. دو نوع عدد اکتان اندازه گیری میشود. عدد اکتان پژوهش (Research Octane Number) در شرایط سرعت کم و رانندگی در شهر و عدد اکتان موتور (Motor Octane Number) هنگام رانندگی در جاده با سرعت زیاد اندازه گیری میشود.
حساسیت یک سوخت از اختلاف RON و MON بدست میآید و این اختلاف معمولاً بین 10 تا 6 است.
فراریت(Volatility)؛ فراریت بنزین بسیار اهمیت دارد و توسط دو خاصیت فشار بخار (RVP) و تقطیر (ASTM) مشخص میشود.
محدوده جوش بنزین به سه قسمت تقسیم میشود و هر قسمت گویای خاصیتی از بنزین است. قسمت اول که تا 25 درصد ابتدای بنزین است نشانگر کیفیت روشن شدن اتومبیل است، قسمت دوم تا 50 درصد تقطیر قدرت سوخت و ارزش حرارتی آن را نشان می دهد و از 50 تا 90 درصد تقطیر قسمت سوم منحنی مشخصکننده میزان ترکیبات سنگین در بنزین است و نشان میدهد چه مقدار از ترکیبات سنگین ممکن است در اثر حرارت موتور تجزیه شود. ناخالصیهای بنزین؛ میزان ناخالصیها از جمله گوگرد و مواد اکسیژنه در بنزین، موجب آلودگی در محیط زیست میشوند که روز به روز میزان آنها محدودتر میشود. اغلب کاندنسیتها سولفید هیدروژن و مرکپتان بالایی دارند بنابراین محصولات آنها نیاز به فرایندهای تصفیه با هیدروژن و مرکپتان زدایی دارند. نکته قابل توجهی که از این مقایسه نتیجه میشود میزان بنزین تولیدی از کاندنسیت است که در اینجا سه برابر بنزین تولیدی از نفت خام است بنابراین ضرورت احداث پالایشگاه کاندنسیت افزایش می یابد.
سوخت جتنفت سفید به عنوان اولین سوخت موتورهای توربینی مورد استفاده قرار گرفت. اما بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا استفاده از سوخت با محدوده وسیع تر )Wide-Cut( که از نظر هیدروکربنها، محدوده بنزین و نفت سفید را در بر می گرفت، را شروع کرد. اما این سوخت به علت سبک بودن در طی حمل و نقل، افت جرمی و خطر آتش گیری زیادی داشت و بیشتر برای استفاده در مناطق سردسیر چون کانادا و آلاسکا مناسب بود. یکی از پارامترهای مهم در سوخت جت نقطه یخ زدگی است. این پارامتر به شدت به شکل مولکول ها وابسته است. در یک عدد کربن معین با تغییر گروه هیدروکربنی، تغییر زیادی در این پارامتر مشاهده میشود. همچنین با افزایش عدد کربن در یک گروه هیدروکربنی، نقطه یخ زدگی افزایش می یابد.
دانسیته و ارزش حرارتی نیز با افزایش عدد کربن افزایش می یابند. به طور کلی پارافینها خواص ضعیفی در دمای پایین از خود نشان میدهند اما ارزش حرارتی بالایی دارند.
آروماتیکها خواص بسیار خوبی در دمای پایین دارند اما کیفیت سوختن بدی دارند. خواص ایزوپارفینها و نفتها بین این دو گروه قرار دارد.
سوخت دیزلپایه سوخت دیزل، محصولات تقطیر مستقیم نفت خام است. امروزه با فرآیندهای مختلف کراکینگ، ممکن است محصولات تقطیر شده از این فرایندها نیز در فرمولاسیون آن دخالت داشته باشد. بنابراین مخلوط دیزل با توجه به خواصی چون فراریت، جرقه زدن، کیفیت، ویسکوزیته، گراویته و پایداری تهیه میشود. معمولاً محدوده جوش سوخت دیزل 380-150 درجه سانتی گراد است. ترکیب آن مخلوطی از پارافینها، نفتنها و آروماتیک هاست. بسیاری از خواص مهم این سوخت مستقیماً به ساختار هیدروکربنی آن بستگی دارد. مثلاً سوختی با پارافین بیشتر، خواص جرقه زدن و احتراق بهتری نسبت به سوختی با آروماتیک بیشتر دارد، اما سوخت پارافینی در دمای پایین تولید واکس میکند که این مساله در سوختهایی که آروماتیک بیشتری دارند، به دلیل نقطه ریزش پایین تر، وجود ندارد.
دانسیته این سوخت در دمای 15 درجه سانتیگراد در محدوده kg/m 860ـ820 است.
ویسکوزیته سوخت دیزل در دو دمای 20 و 40 درجه سانتیگراد اندازهگیری میشود. محدوده بالای ویسکوزیته، اطمینانی بر جاری شدن سوخت در زمان روشن شدن، که دما پایین است میباشد و محدوده پایینی برای زمان داغ شدن موتور هنگام دوباره روشن کردن ماشین است.
فراریت سوخت توسط منحنی تقطیر )ASTM( نشان داده میشود. این منحنی نیز به سه قسمت، به ترتیب دمای 10 درصد، 50 درصد و 90 درصد تقطیر تقسیم میشود.
سوخت دیزل بین 280-230 درجه سانتی گراد است. اگر بالاتر از 300 باشد در دور بالای موتور دوره ایجاد میشود و اگر کمتر از 200 درجه سانتی گراد باشد، ویسکوزیته و انرژی لازم جهت کار کردن موتور موجود نمی باشد. میزان گوگرد دیزل بین 50/0 تا 5/1 درصد متغیر است. طبق استانداردهای جدید، میزان گوگرد باید بین 10 تا 50 ppm باشد. اما در استاندارد NIOC این مقدار هنوز یک درصد است. عدد ستان سوخت دیزل کیفیت جرقه زدن را نشان میدهد. زمان شعله زدن سوخت باید کوتاه باشد و عدد ستان تعیینکننده این فاکتور است. عدد ستان با مقایسه سوخت با نرمال ستان که کیفیت شعلهور شدن آن 100 و هپتامتیل نونان با عدد ستان حدود 15 تعیین میگردد. سوخت با عدد ستان بالا در موتور باعث سریع روشن شدن ماشین و همچنین دوده کمتر و مصرف بهتر میشود. طبق استاندارد جدید، عدد ستان باید 51 باشد.
حلالهاحلالهای نفتی، برشهای سبکی هستند که از نفت خام تهیه شده، دارای هیدروکربنهای پارافینی، نفتنی و آروماتیکی با نسبتهای متفاوت هستند. این حلالها معمولاً بی رنگ بوده، در آب حل نمیشوند، در صنایع رنگسازی، چسبسازی، لاستیک و پلاستیکسازی به کار میروند.
بر حسب نوع کاربرد، حلالهای نفتنی باید دارای ویژگیهایی خاص باشند.
ساختار هیدروکربنی حلالها تأثیر زیادی بر روی حلالیت آنها دارد. آروماتیکها بیشتر قدرت حلالیت و نفتنها حلالیت متوسطی دارند، بنابراین میزان آروماتیک ها در یک حلال نشانگر حلالیت آن است. فراریت حلال نیز از پارامترهای مهم است که به وسیله منحنی تقطیر (ASTM) مشخص میشود. آتش گیری نیز در حمل و نقل حلال ها و بارگیری آنها محدودیتهای خاصی را اعمال میکند. میزان ناخالصیهای حلال ها مخصوصاً گوگرد در کاربرد آنها تأثیر میگذارد، بنابراین باید در محدوده خاصی باشد.
فرایندهای لازم در پالایشگاه مایعات گازیمایعات گازی از هیدروکربنهای سبک و میان تقطیر تشکیل شده است، اغلب آنها دارای هیدروژن سولفید و مرکپتان نسبتاً بالایی هستند. بنابراین بعد از تقطیر و تهیه فرآوردهها نیاز به فرایندهای پالایشی جهت کاهش گوگرد و مرکپتان دارند. از طرف دیگر جهت افزایش عدد اکتان بنزین تولیدی لازم است بخشی از نفتا توسط فرآیند ریفرمر به بنزین با عدد اکتان بالا تبدیل شود تا با مخلوط سازی با بنزین تقطیر مستقیم، بنزین با عدد اکتان قابل قبول تهیه شود. با تجهیز پالایشگاه به فرایند ریفرمینگ کاتالیستی (CCR)، علاوه بر تهیه ریفرمیت، هیدروژن لازم نیز جهت فرایند تصفیه تهیه میشود. برای بازیافت گوگرد از فرایندهای تصفیه بنزین نیاز به فرآیند تصفیه با آمین می باشد. بدین ترتیب تمام محصولات این پالایشگاه قابل استفاده و دارای ارزش افزوده بالایی می باشند.
فرایندهای تصفیه با هیدروژن
هدف از عملیات تصفیه با هیدروژن، حذف یا کاهش ناخالصیهایی مانند ترکیبات گوگردی، نیتروژنه، اکسیژن دار و فلزات می باشد. این ترکیبات نقش مهمی در آلودگی محیط زیست، مسمومیت کاتالیزورها و خوردگی دستگاهها دارند. این فرایند برای کلیه محصولات سبک و سنگین قابل استفاده است. در این فرایند خوراک بدون تغییر زیاد در محدوده جوش، ناخالصیهایش را از دست میدهد. ناخالصیهای گوگردی به ناخالصیهای نیتروژنه و هم زمان ترکیبات اشباع نشده مانند اولفینها و آروماتیک ها نیز اشباع میشوند.
ریفرمینگ کاتالیستی
ریفرمینگ کاتالیستی یکی از واحدهای هر پالایشگاه بوده و هدف آن افزایش عدد اکتان بنزین است. خوراک این واحد، بنزین سنگین با محدوده جوش بین 210ـ80 درجه سانتیگراد می باشد. خوراک مخلوطی از هیدروکربنهای پارافینی، نفتی و آروماتیکی است. از خوراک های نفتنی در شرایط یکسان، محصولی با عدد اکتان بالاتر تولید میشود. همچنین برای کراکینگ خوراک های پارافینی نیاز به شرایط سخت تری است. در این واحد، کاتالیست، پلاتین بر پایه آلومین است که نسبت به ناخالصیها بسیار حساس است، به طوری که میزان گوگرد خوراک باید کمتر از ppm 30 باشد و نیتروژن آن نیز نباید از ppm 2 تجاوز کند. بنابراین قبل از این فرآیند خوراک باید از فرایند تصفیه با هیدروژن عبور نماید.
عشق نیز مانند تمام چیزهای دیگر این جهان بدون دست کم مقداری شیمی و فیزیک نمیتواند وجود داشته باشد. همانطور که یک بار دانشمندی با بد گمانی گفته بود، پیکان های کیوپید، خدای عشق، چنانچه ابتدا به ماده شیمیایی با نام غیررومانتیک و نه چندان خیال انگیز فنیل اتیل آمین آغشته نمی شد، هرگز موثر واقع نمی شد. بدون اکسی توسین نیز واکنش های بدن انسان هرگز به خلق تراژدی هایی همچون رمئو وژولیت نمی انجامید.
فنیل اتیل آمین ( مولکول عشق )
البته هورمون های استروئیدی نظیر استروژن ( estrogen ) و تستوسترون ( testosterone ) در رانه جنسی نقشی حیاتی ایفا می کنند و بدون آنها شاید هرگز وارد قلمرو پرخطر عشق واقعی نمی شدیم. اما مشهورترین ماده شیمیایی مربوط به عشق همان فنیل اتیل آمین ( phenylethylamine ) یا PEA است، نوعی آمین که به طور طبیعی در مغز تولید می شود. PEA یک آمفتامین طبیعی، شبیه داروهای موجود در بازار است و میتواند موجب تحریکات مشابهی شود. این همان ماده ای است که احساساتی همچون پرواز کردن در آسمان و بر فراز جهان بودن ناشی از کشش به سوی معشوق را در شما پدید می آورد و همان که انرژی لازم برای بیدار ماندن تا صبح و مغازله های تلفنی را تامین می کند. این ماده که در اصطلاح مولکول عشق نیز نامیده می شود در نتیجه یک سری اعمال ساده فریبنده همچون تلاقی دو نگاه یا تماس دو دست از مغز ترشح می شود. هیجانات سرگیجه آور، ضربان تند قلب و نفس زدن های بریده بریده و همه اینها متاسفانه چیزی جز نشانه های بالینی مصرف بیش از حد این ماده شیمیایی در بدن فرد عاشق نیستند.
نور اپی نفرین ( عامل تمرکز روی معشوق )
ممکن است کسانی به این مولکول ........لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
ادامه مطلب ...استون یک ماده شیمیایی و یکی از لکهبرها است.
استون اولین و مهمترین عضو گروهی است که کتون نام دارند. این ماده مایعی سمی، روان، بیرنگ با بویی نسبتاً خوب شبیه بوی میوه است. بدلیل قطبیت بالا حلال خوبی برای اکثر ترکیبات آلی بشمار میرود. استون بخوبی درآب، اتانول و اتر حل میشود. معمولاً بهعنوان حلال و پاک کننده لاک ناخن استفاده میشود. استون به اندازه کم در خون و ادرار یافت میشود اما مقدار آن در موقع گرسنگی و همچنین در بیماری دیابت با کمبود شدید اکسیژن در خون و ادرار افزایش مییابد. بوی میوهای هوای بازدم افراد دیابتی ناشی از استون است که در بسیاری اوقات این بو در نفس یک فرد نشانه ابتلا به دیابت است.
منبع تهیه استون
استون بطور طبیعی در گیاهان، درختان، گازهای آتشفشانی و از تجریه چربیهای بدن تولید میشود. (در متابولیسم ناقص چربیها مقدار زیادی از سه ترکیب استو استیک اسید و بتاهیدروکسی بوتریک و استون در خون و ادرار دیده میشود که نشانه ابتلا به دیابت است.) استون در دود حاصل از اگزوز خودروها و دود سیگار وجود دارد. فرایندهای صنعتی در مقایسه با فرایندهای طبیعی استون بیشتری را وارد محیط زیست میکنند. استون در میان فراوردههای تولید شده از تخمیر چوب و گلوکز یافت میشود و مقادیری از آن در الکل چوب خام (تقطیر نشده) وجود دارد که بعد از تقطیر الکل چوب مقادیر زیادی استون از باقیمانده تبخیر بازیافت میشود.
واکنشها
استون دراثر واکنش با فنیل هیدرازین تولید هیدرازون میکند. با هیدروکسیل آمین وارد واکنش شده و ترکیبی به نام اکسیم تولید میکند. در اثر احیاء به ایزوپروپیل الکل تبدیل میشود. در اثر اکسیداسیون با اسیدکرومیک دی اکسیدکربن و اسید استیک آزاد میکند. در اثر واکنش با آمونیاک دی و تری استون آمین تولید میکند. بطور مستقیم با اسیدهیدروسیانیک ترکیب شده و نیتریل ایجاد میکند. استون در اثر واکنش با واکنشگرهای مختلف مانند آهک، پتاس، اسیدکلریدریک فراوردههایی با چگالی بالا ایجاد میکند. در اثر واکنش با ید در حضور باز فراورده یدوفرم تولید میکند.
کاربرد
استون بهعنوان حلال بسیاری از ترکیبات آلی استفاده میشود. در تولید پلاستیک، الیاف مصنوعی، دارو و سایر ترکیبات شیمیایی کاربرد دارد. همچنین در تولید صنعتی رنگهای نیلی هم مصرف میشود.
نکات ایمنی
استون مایعی سمی است. نوشیدن حجم بالایی از آن سبب بیهوشی و آسیب به مخاط دهانی میشود. در اثر تماس با پوست باعث سوزش، تحریک پوست و صدمه زدن به آن میشود. بررسیهای انجام شده روی حیوانات آزمایشگاهی نشان میدهد که تنفس استون و قرار گرفتن در معرض آن بمدت طولانی باعث آسیبهای کلیوی، کبدی و صدمه به دستگاه عصبی، نقصهای مادرزادی و پائین آمدن قدرت باروری در جنس نر میشود. البته هنوز مشخص نیست که آیا استون همین تأثیرات را روی انسان هم دارد یا نه. نکته جالب توجه این است که غلظتهای میلیمولار استون در حیوانات آزمایشگاهی دچار به صرع، اثرهای ضدتشنجی نشان میدهد
جدول تناوبی عناصر شیمیایی
18 | 17 | 16 | 15 | 14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 9 | 8 | 7 | 6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 | |||
VIIIA | VIIA | VIB | VA | IVA | IIIA | IIB | IB | VIIIB | VIIB | VIB | VB | IVB | IIIB | IIA | IA | |||||
1 | 1 | |||||||||||||||||||
2 | ||||||||||||||||||||
3 | ||||||||||||||||||||
4 | ||||||||||||||||||||
5 | ||||||||||||||||||||
* | 6 | |||||||||||||||||||
** | 7 | |||||||||||||||||||
* | ||||||||||||||||||||
** | ||||||||||||||||||||
منظور از تقطیر، در واقع جداسازی فیزیکی برش های نفتی در پالایشگاه است که اساس آن اختلاف در نقطه جوش هیدروکربن های مختلف است است.هرچه هیدروکربن ،سنگین تر باشد ، نقطه جوش آن زیادتر است و بلعکس.
انواع تقطیر عبارتند از: 1-تقطیر تبخیر ناگهانی 2- تقطیر با مایع برگشتی 3-تقطیر نوبتی 4-تقطیر مداوم.
1-تقطیر تبخیر ناگهانی:دراین نوع تقطیر،خطوطی از مواد نفتی که قبلاً در مبدل های حرارتی و یا کوره گرم شده اند، بطورمداوم به ظرف تقطیر وارد می شوند و تحت شرایط ثابت، مقدار ی ازآنها بصورت ناگهانی تبخیر میشوند. بخارهای حاصل بعد ازمیعان ومایع باقی مانده درپایین برج بعدازسردشدن بصورت محصولات تقطیرجمع آوری میشوند.عیب این نوع تقطیر،خلوص بسیارکم محصولات است.
2-تقطیر با مایع برگشتی:اگر در روش 1 بخار حاصل را بعد از مایع کردن دوباره به داخل برج برگردانیم -این مایع،مایع برگشتی خوانده می شود-. تقطیر با مایع برگشتی خوانده میشود. در این روش مایع برگشتی با بخارات در حال صعود در تماس قرار داده می شود تا انتقال ماده و انتقال حرارت، صورت گیرد.از آنجا که مایعات در داخل برج در نقطه جوش خود هستند،پس در هر تماس از بخار،تبدیل به مایع می شودو بلعکس.
در نهایت تماس ها منجر به فراهم آمدن بخاری اشباع از هیدرو کربن ها با نقطه جوش کم و مایعی اشباع از مواد نفتی با نقطه جوش زیاد میباشد.
دراین روش، بخاطر استفاده از تماس بخار و مایع میتوان محصولات مورد نیاز را با هر درجه خلوص تولید کرد،البته به شرط اینکه به مقدار کافی مایع بر گشتی وسینی در برج موجود باشد . ابزار ما برای تغییر درجه جوش در این روش مقدار مایع برگشتی و یا تعداد سینی های داخل برج می باشد.
باید به این نکته توجه کرد که با افزایش مایع برگشتی به منظور افزایش درجه خلوص به همان مقدار مصرف سوخت نیز بالا می رود، چون این از نظر اقتصادی برای ما بصرفه نیست، تعداد سینی ها را در برج افزایش می دهیم.
3- تقطیر نوبتی:
بقیه در ادامه.....
ادامه مطلب ...سولفیران فرایندی است که سولفید هیدروژن را از جریان گازی حذف و به صورت مستقیم و در یک مرحله توسط یک کاتالیست هموژن حاوی محلول کمپلکس از نمک آهن معروف به کیلات آهن به گوگرد عنصری تبدیل می کند. در طی این فرایند،سولفیران هیدوژن به طور سریع و کاملا انتخابی توسط محلول کیلات آهن، جذب می شود و سپس در اثر واکنش اکسیداسیون احیا، تبدیل به گوگرد می شود به این نوع فرایندها در صنعت پالایش گاز، فرایندهای Liquid Redox اطلاق می شود. تمام مراحل توسعه دانش فنی سولفیران، از آزمایشگاه تا پایلوت در پژوهشگاه صنعت نفت و با تلاش های مسئول طرح سولفیران آقای مهندس خالد فرصت و مخترع کاتالیست آن آقای مسیح حسینی جناب به موفقیت کامل رسید و برای صنعتی کردن این دانش فنی یک واحد به ظرفیت 450هزار فوت مکعب در روز در پالایشگاه فجر جم طراحی، نصب و راه اندازی شده که به لحاظ ظرفیت در ابعاد یک واحد کوچک صنعتی محسوب می شود.
فرایند سولفیران و اهمیت آن را توضیح دهید؟
سولفیران فرایندی است که برای حذف گاز سولفید هیدروژن از جریانات گازی کاربرد دارد. گاز سولفید هیدروژن توسط یک محلول کاتالیستی در یک مرحله و بطور مستقیم به گوگرد عنصری تبدیل می شود. یعنی برخلاف سیستم های آمین که حذف و تبدیل گاز سولفید هیدروژن در دو مرحله انجام می شود. در فرآیند سولفیران حذف و تبدیل سولفید هیدروژن به گوگرد عنصری همزمان اتفاق می افتد این فن آوری اولین بار است که با این ماهیت در ایران و در پژوهشگاه صنعت نفت ابداع شده و با استفاده از آن می توان بسیاری از گازهای ترش را با توجه به جنبه های اقتصادی تصفیه کرد. سولفیران می تواند سولفید هیدروژن را بصورت 100در صد از گاز حذف نماید.
کاربردهای این فرایند راتوضیح دهید؟
این فرآیند برای حذف سولفید هیدروژن با غلظت متوسط ازتمامی گازها قابل استفاده می باشد. تصفیه گاز طبیعی، تصفیه Fuel gas ، تصفیه اسید گاز واحدهای آمین، تصفیه Tail gas واحد کلاوس و گازهای همراه از کاربردهای رایج این نوع فرایند در صنایع مختلف نفت، گاز و پتروشیمی است. سولفیران می تواند بصورت 100 درصد سولفید هیدروژنS(2)H را از گاز حذف کند. وقتی سولفیران اقتصادی است که مقدار گوگرد موجود در گاز بین 200 کیلوگرم تا 20 تن در روز باشد. اگر مقدار گوگرد کمتر از 200 کیلوگرم در روز باشد. اسکا ونجرهای شیمیائی استفاده می شوند و اگر بیشتر از 20 تن در روز باشد واحد کلاوس )Claus( معمولاً اقتصادی است. اما Tail gas واحدهای کلاوس نیز باید تصفیه شوند بنابراین فرایند سولفیران می تواند برای اصلاح واحد کلاوس یعنی تصفیه Tail gasآن نیز بکار برده شود. اگر غلظت هیدروژن سولفید کمتر از 20 درصد در اسید گاز ورودی به واحد کلاوس باشد واحد کلاوس با مشکل مواجه می شود سولفیران برای تصفیه این نوع اسید گاز ورودی به واحد کلاوس مفید است.
جنبه های زیست محیطی سولفیران چیست؟
در مطلب حاضر، انواع محدودی از پلیمرهای هر گروه و کاربرد و خواص آنها مورد بررسی قرار می گیرد.
نفت اگرچه یک منبع بسیار با ارزش جهت تولید انرژی و بسیاری از مواد شیمیایی است اما بی توجهی در مراحل استخراج و انتفال آن می تواند آلودگی های زیست محیطی فراوانی را باعث شود که بعضا غیر قابل جبران هستند. آلوده شدن محیط زیست به مواد نفتی در بعضی موارد بصورت طبیعی حادث می شود. در این مورد در بعضی مناطق نفت خیز جهان بعلت نزدیک بودن منابع نفتی به سطح زمین می تواند نفت همچون چشمه ای جوشان از دل زمین خارج شود و محیط پیرامون خود را به این ماده آلوده کند. بروز چنین مواردی بسیار نادر می باشد و بیشترین آلودگی های نفتی ناشی از نفت خام یا فراورده های آن ناشی از فعالیتهای انسانی است. یعنی متخصصین در این امور در گرایشهای مختلف ابتدا به شناسایی مناطق نفت خیز می نمایند بعد تخمین ظرفیت می شود و داستان ادامه می یابد تا استخراج انجام شود. از آنجا که معمولا مناطق نفت خیز اکثرا در بستر دریا ها و مناطق ساحلی قرار دارند در هنگام استخراج نشت نفت در مسیرهای مختلف استخراجی می تواند به آبهای دریا و یا اقیانوس و همینطور به ساحل و زمینهای مجاور آن راه یابد و محیط زیست را آلوده کند. مسیر دوم در ایجاد آلودگی های نفتی در مسیر انتقال این ماده جهت تحویل به مقصدی دیگر انجام می گیرد که می تواند در اثر نشت از لوله ها انتفال باشد و یا ناشی از تانکرهای اقیانوس پیمای نفت کش این نشت صورت گیرد. این راه نشت نفت به محیط زیست در مسیرهای مختلف استخراج و انتقال اگرچه اکثرا غیر عمدی و یا در اثر سهل انگاری ما انسانها اتفاق می افتد اما در بسیاری از موارد هم کاملا عمدی بوده است بطور مثال حتما از رسانه های مختلف خبرهای همچون مورد حمله قرار گرفتن کشتی های نفت کش و یا دکلهای نفتی در درگیری ها و جنگهای مختلف را شنیده و یا دیده باشید بطور مثال در جنگ ایران و عراق و همینطور جنگ عراق با کویت و غیره و همینطور خرابکاری های که عده ای مخالف یک حکومت بر سر لوله های انتقال و یا چاههای نفتی ایجاد کرده اند و باعث آلودگی نفتی شده اند. از آنجا که نفت از مواد شیمیایی مختلفی تشکیل شده است راه یافتن آن به محیط زیست ما می تواند بسیاری از مشکلات را به بار آورد که بسیاری از این مشکلات امروزه شناخته شده اند و شاید بسیاری دیگر هم بعدها شناخته شوند. وقتی نفت خام به سطح زمین و یا آب راه پیدا می کند قسمتهای سبک آن که بسیار سمی هم هستند مثل بنزن و تولوئن سریع بخار می شوند و هوای آن منطقه را آلوده می نمایند اما قسمتهای سنگین تر ترکیبات نفتی برای مدتهای طولانی در محیط زیست باقی می ماند و خاک زمین و آب دریاها و اقیانوسها و همینطور سواحل آنها را آلوده می کند. در این میان جانداران دریایی دچار آسیب شده و از بین می روند. پرندگان دریایی که در سطح آب شنا می کنند سریعا به مواد نفتی آغشته می شوند و پرهای آنان بسیاری از خصوصیات حیاتی خود را از دست می دهند بدین ترتیب پرنده قدرت پرواز را از دست می دهد و نمی تواند محیطش را عوض کند و خیلی سریع توسط شکارچیانش صید می شود. این پرها همچنین نمی توانند دمای بدن پرنده را حفظ کنند و با تغییرات دمایی این موجودات سریعا تلف می گردند. ورود ترکیبات مختلف نفتی به دستگاه گوارش آنان سبب صدمات شدید و در نهایت مرگ آنها می شود. سایر موجودات دریازی از کوچکترین آنها یعنی میکروبها تا بزرگترین آنها یعنی نهنگها هم از این آلودگی ها بر حذر نبوده و این ترکیبات سمی می تواند آنها را نابود کند.بنابر این اگرچه نفت و ترکیبات حاصله از آن برای حیات ضروری هستند اما بی توجهی در تولید و انتقال آن و آلوده شدن محیط زیست به این مواد می تواند حیات را از انسانها و سایر موجودات این کره خاکی بگیرد.
HETEROGENEOUS PHTHALOCYANINE CATALYST FOR LIQUID-PHASE OXIDATION
OF SODIUM SULFIDE AND MERCAPT!DES
A~ G. Akhmaduilina, I. K. Khrushcheva,
A. M. P~zgarov, and N. Mo Abramova
UDC 541.128.13
Oxidative detoxification of sour caustic wastes and demercaptization of light hydrocarbon
feedstocks are based on the reaction of catalytic oxidation of sodium sulfide and
mercaptides by molecular oxygen. The most active and stable catalysts for the oxidation
of sodium sulfide and mercaptides are phtha!ocyanine compounds of cobalt [i, 2]. The use
of homogeneous catalysts in these processes is economically infeasible, since such catalysts
are consumed continuously.
Heterogeneous catalysts prepared by adsorptive impregnation of porous supports (activated
carbon, alumina, bauxites, silica gel, aluminum and magnesium oxides, etc.) with solutions
of phthalocyanines [3-5] are unstable in aqueous caustic media under conditions of
vigorous sparging of the solution by oxygen-containing gas. Under these conditions, catalysts
prepared by grafting metal phthalocyanines to a polymeric Base are more stable [6-9];
however, they are not yet being used commercially, because of difficulties in preparation.
Using the principle of coloring polymers by pigments in the bulk [i0], we have developed
heterogeneous phthalocyanine catalysts that are distinguished by high mechanical
strength and chemical resistance in aqueous caustic media. These catalysts can be prepared
in the form of granules, in the same equipment used to obtain carbon black concentrates or
dye concentrates in polyethylene or polypropylene production. Packing elements can be prepared
from the catalyst granules in casting machines orlextruders that are installed in
lines for the mass production of finished articles in the same manufacturing operations.
As the finely dispersed particles of the metallophthalocyanine are fused into the polymer,
they are strongly bound to the polymeric support. Partial mechanical wear (abrasion)
of the catalyst does not lower its activity in service, since the catalystts surface is renewed,
and particles of the phthalocyanine that were formally located in the bulk polymer
are now brought into service.
Laboratory samples of the heterogeneous catalysts were prepared by roll-mixing the
catalytically active component with the molten polymer until a uniform mass was obtained,
after which shavings with a thickness of 0.25 mmwere formed. The specific surface of the
catalyst was 150 cm2/g.
The heterogeneous catalysts were tested for activity and stability in liquid-phase
oxidation of sodium sulfide and a sodium mercaptide by molecular oxygen in a sparged allglass
batch reactor (diameter 30 mm, height 330 mm) at atmospheric pressure, temperature
40~ and oxygen feed space velocity 30 min -I. As model solutions we used a 5% aqueous
solution of NaOH with 0.i M sodium sulfide and a 15% aqueous solution of NaOH with 0.65 M
sodium n-butyl mercaptide. The solution/catalyst ratio was 5:1, the total catalyst surface
area was 1500 cm 2, and the oxidation time was 30 min. The content of sodium sulfide or
mercaptide in the solution to be oxidized was determined potentiometrically (GOST [All-
Union State Standard] 22985-78).
It was established that in the preparation of the heterogeneous catalysts, it is best
to use only water-insoluble metallophthalocyanines and plastic polymers.
When electron-acceptor substituents such as --CI or--CH~CI, or electron-donor substituents
such as -C(CH~)3, are introduced into the benzene ring of cobalt phthalocyanine,
the level of catalytic activity of the heterogeneous catalysts is raised. However, in view
of the availability of the unsubstituted cobalt phthalocyanine (it is produced at the M.
V. Frunze Zavol'zhe Chemical Plant), it can be recommended for use as the catalytic component
of the commercial sulfur removal catalyst KS-I.
بوته چینی (کروزه چینی):
بوته آزمایشگاهی ظرف مخروطی (مخروط ناقص) شبیه انگشتانه است که لیه های آن کاملاً صاف و جداره های داخلی و خارجی آن صاف و صیقلی است. اگرچه بوته آزمایشگاهی را از جنس فلز (بویژه از نیکل). گرافیت و سفال (بوته گلی یا سفالی) نیز می سازند اما این بوته ها عمدتاً از جنس چینی تهیه می شود و معمولاً دارای سرپوش است.
Polyoxometalate Catalysis
Polyoxometalate Catalysis
Some general properties make POMs as a class an attractive target for catalysis. POMs are anions, and their countercations may be exchanged by metathesis reactions. This allows for the preparation of both inorganic and organic salts. Selection of countercation can make the POM soluble in either water or organic phases [8]. Typically tetrabutylammonium (TBA) is chosen as the countercation for organic phase reactions, and Na+ or K+ is chosen for aqueous phase reactions. Existing as an anion is also useful because the POM can then be attached to a positively charged support medium, thus changing a homogeneous catalyst to a heterogeneous catalyst [9]. An example of this is TBA8[(FeIII(OH2)2)3(A-a-PW9O34)2]/(Si/AlO2), a sandwich POM bound to cationic silica used as a sulfoxidation catalyst [9].
Another property is the ease with which POMs are synthesized and the variety of compounds possible. POMs are usually self-assembled structures at the appropriate pH. This allows for the creation of complex molecules in only one synthetic step. Another characteristic is that the negatively charged oxygen atoms are polarized towards the positive tungsten atoms on the interior of the structure. Therefore, the oxygen atoms are relatively inert, making them resistant to acidic or basic decomposition.
In addition to their structural robustness, POMs possess important electronic characteristics. The incorporation of transition metals provides a source of weakly attached electrons which can be transferred to other compounds (reduction). Also, the POM is capable of absorbing and stabilizing electrons from substrates in oxidation reactions, thus lowering energy state of intermediates [10]. The last, and perhaps most important, feature of POMs is their ability to transfer and accept multiple electrons at a time [10]. This prevents the formation of radical intermediates, which result in non-stereospecific products.
Perhaps the largest benefit from POMs comes from their ability to catalyze green (i.e. environmentally friendly) reactions. Many POMs are able to activate molecular oxygen or hydrogen peroxide as reagents in oxidation reactions. The by-products from these reactions are water as opposed to organic compounds. Another green chemistry goal is for “atom economy,” in which as much as possible of the reagents are incorporated into the final product [11]. An example will illustrate this notion in the following section on epoxidation catalysts. The following sections will detail the use of POMs in the preparation of epoxides, alcohols, and organic molecules.
A final, crucial consideration for a catalyst is that it must be cost effective. The cost of production of POMs varies greatly. Simple tungstophosphate POMs can be readily synthesized on a large scale from cheap salts. However, POMs that contain rare metals are of course much more expensive. The goal and assumption of attempting to produce catalysts is that since the catalyst is degraded at a very slow rate, the overall process is cheaper than if stoichiometric amounts of reagents are used.
مثال:
Oxidation of Alkyl Arenes
A system that oxidizes alkyl arenes is PMo12O40 in phenylmethylsulfoxide (PMSO) [21]. The PMSO serves as an oxygen source for the oxidation of alkyl arenes, via hydride removal and the formation of a benzylic carbocation mechanism. In most substrates, a carbonyl moiety was given at the benzylic position (Scheme 1.1). However, other products were observed for some substrates, most interesting of which is the product of oxidation of triphenylmethane, which results in the formation of a carbon-carbon bond between two of the phenyl rings creating a pentacyclic ring (Scheme 1.2). This result may lend itself to use in organic synthesis pathways of natural products, where the formation of polycyclic systems is often required. The final type of oxidation occurs where the formation of a double bond can give an extended conjugated system. A representative reaction is shown in Scheme 1.3, and tetrahydrophenanthracene and 1,2-diphenylethane react in the same manner go give anthracene and trans-stilbene [21].
Scheme 1: The scheme shows the various reactions catalyzed by PMo12O40 oxidation. 1. shows the formation of the pentacyclic compound upon oxidation. 2. shows the typical reaction product for most substrates, the addition of a carbonyl functionality to the benzylic position. 3. shows the oxidation of tetrahydroanthracene yields anthracene, adding double bonds rather than a carbonyl function.
تقطیر با بخار آب
غالبا به کمک تقطیر با بخار آب میتوان ترکیبات آلی فراری را که با آب مخلوط نمیشوند یا تقریبا با آن غیر قابل اختلاط هستند تفکیک و تخلیص کرد. در این روش مخلوط آب و جسم آلی با هم تقطیر میشوند. که به دو صورت امکان پذیر است:
1) روش مستقیم: که مخلوط آب و ماده آلی با همدیگر حرارت داده میشوند (تقطیر بوسیله آب).
2) روش غیر مستقیم: که بخار آب را در ظرف دیگری ایجاد کرده و از داخل ماده آلی عبور میدهند.
در تقطیر با بخار آب طبق قانون دالتون فشار بخارهای حاصله در درجه حرارت معین، برابر با مجموع فشارهای جزئی همان بخارها است:
PT = P1 + P2 + P3 + …
ادامه مطلب ...در جدول تناوبی جدید که بر اساس آرایش الکترونی عنصرها مرتب شده است، عنصرها به چهار دسته تقسیم می شوند.
آ) عنصرهای اصلی دسته S : همگی فلز هستند ( به جز H و He ) و تنها یک یا دو الکترون در اوربیتال S لایه ظرفیت آنها وجود دارد.
- گروه 1 ( IA ) با آرایش nS1 به خانواده فلزهای قلیائی مشهورند و خاصیت فلزی دارند.
- گروه 2 ( IIA ) با آرایش nS2 به خانواده فلزهای قلیائی خاکی مشهورند و خاصیت فلزی دارند.
ب) عنصرهای اصلی دسته P : در این سری از عنصرها که اوربیتال P آنها در حال پر شدن می باشد جزو عنصرهای اصلی بوده و شامل برخی از فلزها و تمامی نافلزها و گازهای نجیب می باشند.
- گروه 13 ( IIIA ) با آرایش nS2, nP1 اغلب خاصیت آمفوتری دارند.
- گروه 14 ( IVA ) با آرایش nS2, nP2
- گروه 15 ( VA ) با آرایش nS2, nP3 خاصیت نافلزی دارند.
- گروه 16 ( VIA ) با آرایش nS2, nP4 خاصیت نافلزی دارند.
- گروه 17 ( VIIA ) با آرایش nS2, nP5 به خانواده هالوژنها مشهورند و خاصیت نافلزی دارند.
- گروه 18 ( VIII ) با آرایش nS2, nP6 به خانواده گازهای نجیب مشهورند و فعالیت شیمیائی ندارند.
عنصرهای دسته d ( عنصرهای واسطه ) : عنصرهای که اوربیتال nS لایه ظرفیت آنها یک یا دو الکترون و اوربیتال (n-1) d آنها در حال پر شدن است، به نام عنصرهای واسطه مشهورند. همگی فلز می باشند و در ده ستون میان گروههای 2 ( IIA ) و 13 ( IIIA ) قرار دارند.
عنصرهای دسته f ( عنصرهای واسطه داخلی ) : عنصرهای که اوربیتال nS لایه ظرفیت آنها یک یا دو الکترون و اوربیتال ( n-2 )f آنها در حال پر شدن است، به نام عنصرهای واسطه داخلی مشهورند و به دو سری تقسیم می شوند.
- سری لانتانیدها : عنصرهای که اوربیتال 4f آنها در حال پر شدن است. این عنصرها به نام لانتانیدها و یا خاکهای کمیاب مشهورند و شامل 14 عنصر از سریم ( Ce58) تا لوتسیم ( Lu71) می باشند. مکان اصلی این عنصرها در خانه شماره 57 کنار عنصر لانتان می باشد که آنها را به پایین جدول انتقال داده اند.
- سری آکتینیدها : عنصرهای که اوربیتال 5f آنها در حال پر شدن است. این عنصرها به نام آکتینیدها مشهورند و شامل 14 عنصر از توریم ( Th90) تا لورانسیم ( Lr103) می باشند. همگی جزو عنصرهای سنگین و رادیو اکتیو هستند و اغلب به طور مصنوعی تهیه می شوند. مکان اصلی این عنصرها نیز در خانه شماره 89 کنار عنصر آکتینیم می باشد.
مشابهت جدول تناوبی با آرایش الکترونی اتمها را می توان به این صورت به خاطر سپرد.
1s 2s, 2p 3s, 3p 4s, 3d, 4p 5s, 4d, 5p 6s, 4f, 5d, 6p 7s, 5f, 6d, 7p
در هر دوره اگر شماره دوره را n در نظر بگیریم وضعیت شماره لایه برای هر اوربیتال به این صورت است.
nS , nP - nS , (n-1)d - nS , (n-2)f
عنصرهای دسته S ( فلزهای قلیائی و قلیائی خاکی ) از دوره اول شروع می شوند.
عنصرهای دسته P ( نافلزها ) از دوره دوم شروع می شوند.
عنصرهای دسته d ( فلزهای واسطه ) از دوره چهارم شروع می شوند.
عنصرهای دسته f ( عنصرهای واسطه داخلی ) از دوره ششم شروع می شوند. لانتانیدها 4f دوره ششم و آکتینیدها 5f در دوره هفتم قرار دارند.
تصعید
روش تصعید را میتوان به جای تبلور برای تخلیص بعضی از جامدات به کار برد. در این روش از اختلاف فشار بخار اجسام جامد استفاده میشود و این عمل از جهتی به تقطیر ساده شباهت دارد. نمونه ناخالص در درجه حرارتی پایین تر از نقطه ذوب آن گرم میشود و مستقیما از حالت جامد به صورت بخار در می آید و بعد بخار حاصل فورا در سطح سردی به حالت جامد متراکم میشود (متبلور میشود). این دو مرحله بدون مداخله حالت مایع صورت میگیرد.
شکل زیر نمودار معمولی فازها و رابطه حالتهای جامد، مایع و بخار یک جسم را با فشار و درجه حرارت نشان میدهد. توجه داشته باشید که حالت مایع نمیتواند در شرایطی موجود باشد که درجه حرارت و فشاری که در نقطه O نمایش داده شده کمتر باشد. منحنی OA فشار بخار جسم جامد را در درجات پایین تر از نقطه ذوب نشان میدهد. این منحنی تعادل بین جامد و بخار را نمایان میسازد و از نظر تصعید حائز اهمیت است.
در زیر شکل دو نوع دستگاه مورد استفاده در تصعید آورده شده است:
ادامه مطلب ...فیلم عکاسی شامل دانه های ریز نقره برمید است که در لایه ای نازک از ژلاتین نشانده شده است . این دانه ها شامل تعداد فراوانی یونهای نقره و یونهای برمید است . هنگامی که عکس برداشته شود ، نور از منظره ای که قرار است عکس برداری شود ، از درون عدسی و شاتر می گذرد و با لایه نقره برمید که نسبت به نور حساس است ، برخورد می کند . برخورد فوتونهای نور به یونهای برمید موجب می شود که هر یک از یون های برمید ، یک الکترون جدا شود . این الکترون ها جذب یون های نقره می شوند و آنها را به نقره فلزی می کاهند . بیشترین تعداد یونهای نقره در ناحیه ای از عکس کاهیده می شوند که در معرض بیشترین مقدار نور باشند .بدین ترتیب تصویری روی فیلم تشکیل می شود . اما هنوز قابل رویت نیست . برای ظاهر کردن تصویر ، فیلم را در محلول کاهنده و به عبارتی در محلول ظهور وارد می کنند .این محلول معمولآ شامل ماده ای به نام هیدروکینون است که همه ی یون های نقره را در هر دانه ای که محتوی اتم های نقره فلزی است می کاهد . عامل کاهنده با نقره برمیدی که در معرض تابش نور قرار نگرفته است ، واکنش نمی دهد . چون نقره فلزی تیره رنگ و نقره برمید روشن است تصویری با نقاط تاریک و روشن تولید می شود . پس از ظاهر کردن فیلم ، آن را در محلول ثبوت که شامل یون های تیوسولفات است قرار می دهند . یو نهای تیوسولفات با یون های نقره ای که کاهیده نشده اند نوعی کمپلکس محلول در آب تشکیل می دهند که از فیلم جدا می شود . آنگاه فیلم تثبیت شده را شستشو می دهند تا ماده ظاهر کننده یا تثبیت کننده بر روی آن باقی نماند . تصویر تشکیل یافته نگاتیو است . به عبارت دیگر نقاط روشن منظره در فیلم تاریک دیده می شوند و نقاط تاریک منظره در فیلم روشن انــــــــــــد .
دید کلی
تیتراسیونهای خنثیشدن بطور گسترده در تعیین غلظت آنالیتهایی کاربرد دارند که یا اسید و یا باز هستند، یا با استفاده از روشهای مناسب به چنین گونههایی تبدیل میشوند. آب ، حلال معمول برای تیتراسیون خنثیشدن است، زیرا بسادگی در دسترس و ارزان و غیرسمی است. پایین بودن ضریب انبساط دمایی آن یک خاصیت اضافی دیگر است.
ولی بعضی از آنالیتها در محیط آبی قابل تیتر کردن نیستند، زیرا انحلالپذیری آنها بسیار پایین است، یا چون قدرتهای اسیدی یا بازی آن چندان زیاد نیست که نقاط پایان رضایت بخشی را فراهم کنند. غلظت چنین موادی را اغلب میتوان با تیتر کردن آنها در حلال دیگر به غیر از آب تعیین کرد.
نظریه تیتراسیونهای خنثیکردن
محلولهای استاندارد اسیدها و بازهای قوی را بطور گستردهای برای تعیین آنالیتهایی بکار میبرند که خود اسید یا بازند یا میتوانند با اعمال شیمیایی به چنین گونههایی تبدیل شوند.
واکنشگرها برای واکنشهای خنثیشدن
محلولهای استاندارد برای تیتراسیونهای خنثی شدن همواره از اسیدها یا بازهای قوی تهیه میشوند، زیرا این نوع واکنشگرها تیزترین نقطه پایانی را ارائه میکنند.
محلولهای استاندارد
محلولهای استاندارد بکار گرفته شده در تیتراسیونهای خنثی شده ، اسیدهای قوی یا بازهای قوی هستند. زیرا این اجسام در مقایسه با اسیدهای ضعیف و بازهای ضعیف بطور کاملتر با آنالیت واکنش میدهند. اسیدهای استاندارد از اسید هیدرو کلرویک ، اسید پرکلریک و اسید سولفوریک تهیه میشوند. اسید نیتریک بندرت بکار برده میشود، زیرا خاصیت آن بعنوان یک اکسنده ، عامل بالقوهای برای واکنشهای جانبی ناخواسته است.
باید بخاطر داشت که محلولهای گرم و غلیظ اسید سولفوریک و اسید پرکلریک نیز عوامل اکسنده مستعدی هستند و بنابراین پرخطرند.
بنابرین ، خوشبختانه ، محلولهای رقیق این واکنشگرها نسبتا بیخطرند و میتوانند بدون احتیاطهای خاص بجز محافظت چشم ، در آزمایشهای شیمی تجزیهای بکار برده شوند. محلولهای استاندارد بازی معمولا از هیدروکسید سدیم ، هیدروکسید پتاسیم و گهگاه از هیدروکسید باریم تهیه میشوند. مجددا ، هنگام کار با این واکنشگرها و محلولهای آنها باید همیشه چشمها محافظت شوند.
نظریه رفتار شناساگر
بسیاری از اجسام طبیعی و سنتزی ، رنگهایی از خود نشان میدهند که به PH محلولی که این اجسام در آن حل شدهاند، بستگی دارند. برخی از این اجسام که طی قرنها برای نشان دادن خاصیت قلیایی یا اسیدی آب بکار برده شدهاند، در سالهای اخیر بعنوان شناساگر اسید و باز بکار گرفته میشوند. بطور کلی ، شناساگرهای اسید و باز ، اسیدها و بازهای ضعیف آلی هستند که بسته به تفکیک یا تجمع ، متحمل تغییرات ساختاری درونی میشوند که به تغییر در رنگ منجر میشود.
کاربردهای نوعی تیتراسیونهای خنثیشدن
تیتراسیونهای خنثیشدن در اندازه گیری آن دسته از گونههای بیشمار معدنی ، آلی و زیستی که خواص اسیدی یا بازی ذاتی دارند بکار برده میشوند. ولی کاربردهای بسیاری به همان اندازه اهمیت وجود دارند که در آنها ترکیب مورد تجزیه با یک واکنشگر مناسب به یک اسید یا باز تبدیل و سپس با یک باز یا اسید قوی استاندارد تیتر میشود.
دو نوع عمده از نقاط پایانی بطور گسترده در تیتراسیونهای خنثیشدن بکار برده میشود. نوع اول یک نقطه پایانی بصری است و بر پایه تغییر رنگ شناساگر قرار دارد. نوع دوم یک نقطه پایانی پتانسیومتری است که در آن پتانسیل یک سیستم الکترود شیشه - کامومل با یک وسیله اندازه گیری ولتاژ تعیین میشود. پتانسیل اندازه گیری شده مستقیما متناسب با PH است.
تجزیه عنصری
تعدادی از عناصر مهم را که در سیستمهای آلی و زیستی دخالت میکنند، میتوان به سهولت با روشهایی که در مرحله پایانی به یک تیتراسیون اسید و باز ختم میشوند، اندازه گیری کرد. عموما عناصری که قابلیت این نوع تجزیه را دارند، غیر فلزند و شامل کربن ، نیتروژن ، گوگرد ، کلر ، برم ، فلوئور و چند گونه نامتداول دیگرند. در هر مورد ، عنصر به یک اسید یا باز معدنی تبدیل و متعاقبا تیتر می شود.
بعنوان مثال ، نیتروژن در بسیاری از مواد با اهمیت در پژوهش ، صنعت ، کشاورزی یافت میشود. مثلا نیتروژن در اسیدهای آمینه ، پروتئینها ، داروهای سنتزی ، کودهای شیمیایی ، مواد منفجره ، خاک ، آبهای آشامیدنی و رنگها وجود دارد. پس روشهای تجزیهای برای تعیین نیتروژن بویژه در مواد آلی از اهمیت بسیاری برخوردارند.
اندازه گیری مواد معدنی
تعداد زیادی از گونههای معدنی را میتوان توسط تیتراسیون با اسیدها یا بازهای قوی اندازه گیری کرد. بعنوان مثال ، نمکهای آمونیوم را میتوان بسادگی با تبدیل به آمونیاک توسط باز قوی و سپس تقطیر در دستگاه کلدال اندازه گیری کرد. آمونیاک طبق روش کلدال جمع آوری و تیتر میشود. روشی را که برای نمکهای آمونیوم بیان شد، میتوان برای اندازه گیری نیترات و نیتریت معدنی تعمیم داد.
تعیین گروههای عاملی آلی
تیتراسیونهای خنثیشدن برای سنجش مستقیم و غیر مستقیم انواع گروههای عاملی آلی روشهای سادهای را فراهم میکنند.